هنگامیکه مدیران تبدیل به رهبران میشوند: نقش مرکزیتهای شبکه مدیران، قدرت اجتماعی و ادراک پیروان از رهبری
(ندگان)پدیدآور
زهرایی, امیر حسیننوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
ما بررسی میکنیم که چگونه مرکزیتهای مدیران رسمی در هر دو شبکههای مثبت و منفی، برداشتهای (ادراکات)[1] پیروان از رهبری آنها را پیشبینی میکند. با استفاده از نظریه شبکههای اجتماعی و سرمایه[2] اجتماعی با نظریههای رهبری ضمنی[3] (ILT)، ما فرض میکنیم رهبران گروه که بهطور رسمی به رهبری گروه (مدیران) منصوبشدهاند، یعنی کسانی که روابط مشاورهای[4] مثبت بیشتر و روابط اجتناب[5] منفی کمتری دارند بهاحتمال بیشتری از سوی پیروانشان بهعنوان رهبران شناخته میشود. علاوه بر این، ما معتقدیم که شبکههای غیررسمی مدیران برای آنها قدرت اجتماعی بالاتری را به وجود میآورند که یکی از ویژگیهای مهم است که رهبران را از غیر رهبران متمایز میکند. ما برای آزمون فرضیهها، دو تحقیق مبتنی بر نظرسنجی در گروههای دانشجو و میدان[6] انجام دادیم. بر اساس دادههای تودرتو[7] در هر دو تحقیق، ما حمایت از فرضیههایمان را یافتیم. این نتایج در دو مطالعه قوی باقی میماند، هرچند که از طراحیهای مختلف (مقطعی در مقابل طولی)، نمونههای مختلف (میدان در مقابل دانشجویان) در کشورهای مختلف (ایالاتمتحده در مقابل هندوستان) و تعدادی متغیر کنترل در هر دو سطح رهبر و پیروان استفاده کردیم. ما دریافتیم مدیرانی که در مرکز شبکه مشاورهای قرار دارند، ازلحاظ اجتماعی قدرتمند هستند و توسط پیروان بهعنوان رهبر دیده میشوند. در مقابل، مدیرانی که از سوی پیروان اجتناب میشوند، قدرت اجتماعی غیررسمی ندارند، و بهعنوان رهبران دیده نمیشوند. ما با بحث درباره مفاهیم نظری و عملی یافتههایمان و روشهایی که در آن نظریه و نتایجمان، نظریههای رهبری ضمنی و نظریه شبکه اجتماعی را گسترش میدهد، مقاله را به پایان میرسانیم
کلید واژگان
نظریه رهبری ضمنیشبکه اجتماعی
قدرت اجتماعی
رهبری تیم درک زیردستان
شماره نشریه
34تاریخ نشر
2020-11-211399-09-01




