نقدی از "دیگرـ ایران"شناسی انگلیسیها
(ندگان)پدیدآور
خلیلی, محسننوع مدرک
Textزبان مدرک
فارسیچکیده
در قرن نوزدهم میلادی، ایران" موضوع شناسایی" قرار گرفت:
1. ایران معبری استراتژیک برای نگاهبانی از هندوستان محسوب میشد؛
2. ایران نمیبایست برای دشمنان انگلستان تبدیل به راهرویی میشد که از طریق آن بتوانند به منافع بریتانیا در هندوستان ضربه بزنند.
بنابراین، رفتار سیاسی و دیپلماتیک ایران میبایست کنترل میشد. برای کنترل رفتار سیاسی و دیپلماتیک ایرانیان، آنچه ضروری به حساب میآمد آن بود که تاریخ، تمدن و فرهنگ کشور ایران میبایست" مورد و موضوع شناسایی" قرار میگرفت. نگارنده با خوانش کتابهایی از جرج کرزن، جیمزفریزر، پرسی سایکس، آرتور هاردینگ، ریدربولارد و دنیس رایت که همگی در انگلیسی بودن مشترک هستند، میخواهد با تکیه بر برداشت ادوارد سعید، شرق شناسی انگلیسیها را مورد کند و کاو قرار دهد. به نظر میرسد جوهر شرقشناسی غربیان، عبارت از" تثبیت آقایی و برتری غرب بر شرق" است؛ و این نکته پذیرفتنی است که شرقشناسی به مثابه یک علم، تنها وقتی پدید آمد که غرب خود را چیره و مالک عالم دانست و با تکیه بر برتری موقعیت خویش و موضع فرادستانه، نمی خواست این هژمونی را از دست بدهد. شرق به مثابه یک "دگر" یا other دنیای غرب، از یک تفکیک صرف جغرافیایی نابرابر میان فقر و ثروت به زنجیرهای از توجهات حساب شده و معطوف تبدیل میگردد. معادله حقارت شرق در برابر برتری غرب، از آن جا شکل میگیرد که دلیل چیرگی، عبارت از دانش و معرفت کشوری نسبت به کشور دیگر است. سیاحان و سفرنامهنویسان، نقش میانجی فهم "دیگری فرهنگی" را ایفا کردهاند. این سفرنامهنویسیها و خاطرهنگاریها به ویژه برای تمدن غرب، مهمترین واسطه درک دیگری و ابزار ساختن دنیایی از دیگر بودگیها بر مبنای غرابت و اعجاب بودهاند؛ دنیایی که غرب آن را ساخت تا در آینه آن، خودش را بشناسد، بسازد و بر صدر نشاند.
کلید واژگان
: انگلیسیهاایرانشناسی
ایرانیها
سفرنامهها
شماره نشریه
2تاریخ نشر
2006-05-221385-03-01




