درآمدی بر الگوی مفهومی‌ژئو استراتژی وتاثیر آن بر احساس امنیت احمد کلاه مال همدانی( پاییز 92 )

Abstract

چکیده ژئواستراتژیبا نگاهی نو پرداخته و سپس رابطه آن را با احساس امنیت جستجو کرده است . این دانش شاخه ای از علوم جغرافیایی و نظامی‌است که به کمک آن می‌توان به اداره بنیادین سیاست های سیاسی پرداخت و برمبنای آن روابط خود را با قلمروهای سیاسی تنظیم کرد اما آنچه در این میان مهم است مشارکت مردم در این فرآیند است که آن نیز ابتدا با احساس امنیت آغاز می‌شود . فرض بر این است که در صورتی که این فرآیند مشارکت اجتماعی با احساس امنیت آغاز گردد، درصد موفقیت آن و تسلط عالمانه و خردورزانه بر قلمروهای سیاسی افزایش خواهد یافت لذا در این نوشتار به دنبال پاسخ به این سئوالیم که : چه رابطه ای بین ژئو استراتژی و احساس امنیت وجود دارد نحوه ارتباط این پدیده ها -که اولی از ویژگی عینی و دومی‌از کاراکتر انتزاعی برخورداست – چیست؟ برای پاسخ به این سئوال به لحاظ هدف ازروش توصیفی و به لحاظ روش از روش تبیینی استفاده شده است که با بهره گیری ارز متون و منابع حول مفاهیم و الگوی ارائه شده دست به تبیین زده شده است. نتیجه آنکه تعریفی ارائه و تبیین شده که ماحصل آن عبارتست از: ژئواستراتژی دانشی ماهیتا جغرافیایی است که از سیاست و تکنیکهای مدیریت استراتژیک برای اداره جامعه و سازمانها در هنگام شکل گیری تهدیدات و ضعف یک سرزمین بهره می‌جوید از این منظر برای مدیریت سرزمین نیاز به ابزارهای روزآمد برای اعمال مدیریت بهینه بر سرزمین و تنظیم طرحی جامع وکلی دارد. این طرح آینده نگر است و وضعیت مطلوب را ترسیم می‌کند در انتها این مفهوم با احساس امنیت گره خورده و الگویی مفهومی‌را ساخته است و به صورت یک الگوی مفهومی‌با متغیرهایی چون اندیشه الهی، سیاست الهی محور و عدالت جو، و مدیریت استراتژیک و مدل های مرتبط با آن بهره گرفته شده است.