نظریههای مونتاژ اسلاوکو ورکاپیچ و سرگئی آیزنشتاین
(ندگان)پدیدآور
عادل, شهاب الدیننوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
پیدایش هنر مونتاژ در تاریخ سینما در سال های 1900 تا 1907 بود. به باور بسیاری از مورخان سینما، هنر مونتاژ در فیلم های فیلمساز آمریکایی ادوین اس پورتر به کار گرفته شد، با این وجود نظریهی مونتاژ و زیبایی شناسی این نظریه در روسیهی عصر انقلاب اکتبر 1917، از سوی نظریهپردازان بزرگی همچون لف کلوشف، پودوفکین و بهویژه، آیزنشتاین مطرح شد و اسلاوکو ورکاپیچ، فیلمساز و مدرس سینما، تدوینگر و نظریهپرداز حوزهی مونتاژ، در همان ایام و کمی بعدتر به طرح نظریههای خود پرداخت. اگرچه نام او کمتر در ردیف نام نظریهپردازان بزرگ مونتاژ از جمله آیزنشتاین قرار می گیرد، اما به حق یکی از متفکران نظریهی فیلم و مونتاژ در سینماست. تأثیر اندیشهها و عملکردهای این نظریهپرداز در تحول سینمای آمریکا در دهههای بیست و سی غیر قابل انکار است . نظریهی کینه استتیک و مسئولیت ارزش آن در سینما و نقطهنظر بهم پیوستگی و زنجیرهی اتصالی نماها در هنر مونتاژ و تقابل با نظریهی تصادم نماها در ایدهی سینماتیک آیزنشتاین قابل تعمق است. این مقاله به بررسی آراء این دو شخصیت دربارهی مونتاژ و وجوه تشابه و تمایز این دو دیدگاه می پردازد.
کلید واژگان
مونتاژآیزنشتاین
اسلاوکو ورکاپیچ
کینه استتیک
تصادم
شماره نشریه
12تاریخ نشر
2016-08-221395-06-01




