بررسی تغییرات پارامترهای کیندلینگ در مدل آزمایشگاهی صرع الکتریکی کلاسیک پس از ضربه مغزی

Abstract

<strong>زمینه مطالعه: </strong>آسیب‌های ناشی از ضربه‌های مغزی (Traumatic brain injury) یکی از مشکلات پزشکی است. یکی از پیامدهای آسیب مغزی، دچار شدن به بیماری صرع (Post Traumatic Epilepsy; PTE) می باشد.<br /> <strong>هدف: </strong>هدف از این مطالعه بررسی تغییرات پارامترهای کیندلینگ در مدل آزمایشگاهی صرع الکتریکی کلاسیک پس از ضربه مغزی می‌باشد.<br /> <strong>روش کار: </strong>24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با استفاده از مدل صرعی کیدلینگ الکتریکی کلاسیک صرعی شدند. جهت ایجاد کیندلینگ باجراحی استریوتاکسی یک الکترود در ناحیه آمیگدال مغز موش‌ها کار گذاشته می‌شد. بعد از 5 روز در روز 6 ترومای مغزی به آن‌ها وارد شد. تروما بر اساس مدل CCIا(Controlled Cortical Impact) ایجاد شد که آسیبی به قطر 2mm االکترود کاشته شده در آمیگدال مغز به موش‌ها انجام شد. شدت تحریکات در حد µA 200 تا 500 با بسامد 50Hz و موج قطاری مربعی بود. در گروه شاهد، بدون ایجاد تروما موش‌ها فقط تحریک الکتریکی کیندلینگ دریافت کردند. در گروه شم، به جای تروما برشی به استخوان سر داده شد و 24 ساعت بعد تحریکات کیندلینگ آغاز گردید. در این پژوهش شمار تحریکات لازم برای صرعی شدن، آستانه تحریک، امواج پس از تخلیه در مرحله 5 (ADD5)، مرحله 3 (ADD3)، طول دوره مرحله پنجم تشنج (S5D) و طول دوره تشنج (SD) را بررسی شد.<br /> <strong>نتایج: </strong>در گروه شاهد و شم موش‌ها بطور میانگین بعد از 14 تحریک صرعی شدند. تعداد تحریکات الکتریکی لازم برای صرعی شدن در موش‌های دچار تروما بطور معنی‌داری کاهش یافت ( 5 تحریک) (0.001> <em>P</em>). امواج متعاقب تخلیه در مرحله 5(ADD5)، مرحله 3 (ADD3)، طول دوره مرحله پنجم تشنج (S5D) و طول دوره تشنج (SD) در گروه شم تغییر معنی‌داری با گروه کنترل نداشت ولی در گروه تروما بیشتر از گروه کنترل شد (0.001> <em>P</em>). در گروه شاهد و شم آستانه تحریکات در حد µA 200 تا 500 بود ولی در موش‌های ترومایی شدت تحریکات در حد µA 100 تا 200 بود (0.001> <em>P</em>).<br /> <strong>نتیجه گیری نهایی: </strong>شروع کیندلینگ الکتریکی کلاسیک متعاقب تروما باعث تغییر معنی‌داری در پارامترهای کیندلینگ می‌شود