تحلیل عناصر روایی در وصفهای ادبی منظومۀ یوسف و زلیخای جامی
(ندگان)پدیدآور
فتحی نجف آبادی, هاجرطغیانی, اسحاقنجفی, زهرهنوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
شعرا در منظومههای روایی برای خلق روایت جذاب و پرکشش از دو سازۀ مهم روایتگری و وصف استفاده میکنند. «وصف» ابزاری است که خالق اثر برای برجستهسازی درکلام بهکار میبرد، اما جنبه بدون زمان متن روایی است. «روایت» بازنمایی یک رخداد یا سلسلهای از رخدادها است. این دو وجه مهم از نظر زمان سخن و داستان در تقابل و مغایرت با یکدیگر قرار میگیرند. بنابراین، باید ارتباط این دو سازه مهم در نظریههای مختلف روایت و روی متون روایی بررسی شود. نظریهپردازانی چون توماشفسکی، بارت و ژنت به بررسی وصف و ارتباط آن با روایت و روایتگری پرداختهاند. در تمام نظریههای روایت، «وصف» جنبه ایستای متن روایی است که با هدف ایجاد متنی تأثیرگذار در روایت به بافت کلام اضافه میشود. در این پژوهش رابطه وصف و روایتگری در منظومۀ یوسف و زلیخای جامی و با تکیه بر دیدگاه توماشفسکی، بارت و ژنت تحلیل شده است و به این پرسش پاسخ میدهد که در روایت یوسف و زلیخا، وصفهای ادبی با روایتگری چه ارتباطی دارد. در این منظومه براساس نظریۀ توماشفسکی، «وصف» بنمایۀ آزاد و ایستای متن است و با توجه به نظریۀ بارت در دستۀ نمایههای خاص و آگاهانندگان قرار میگیرد. از دیدگاه ژنت، «وصف» موجب ایجاد شتاب منفی در روایت شده و در این منظومه، کارکرد تزیینی و نمادین پیدا میکند. علاوه بر این، گزارههای موجود در «وصف» همگی از نوع گزارههای هستی به حساب میآید.
کلید واژگان
وصفشتاب روایت
توماشفسکی
بارت
ژنت
شماره نشریه
84تاریخ نشر
2020-06-211399-04-01
ناشر
دانشگاه علامه طباطبائیAllameh Tabataba’i University
سازمان پدید آورنده
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایراناستاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
شاپا
1735-11702476-6186