مفهوم قدرت و نظم عمومی در اندیشه پسامدرن

Abstract

<strong>چک</strong><strong>ی</strong><strong>ده</strong><br /> <em>قدرت همواره مفهومی جدال­انگیز و مورد مناقشه اندیشمندان و فیلسوفان سیاسی بوده است. پارادیم مدرن مفهوم قدرت بر محور اندیشه­ی هابز شکل گرفته که در آن قدرت برمبنای مفهوم حاکمیت و در ارتباط با دولت فهم می­شود. همین مفهوم از قدرت، در اندیشه سایر اندیشمندان این حوزه استمرار یافته است. در پسامدرنیسم، با طرح اندیشه­های فوکو در خصوص قدرت، پارادایم جدیدی از این مفهوم تکوین یافت. از این منظر قدرت متمرکز در نهاد دولت نیست بلکه متکثر در شبکه جامعه است؛ منفی عمل نمی­کند بلکه مولد و مثبت است و در نهایت هویت سوژه­های انسانی را شکل می­دهد.</em><em>قدرت و نظم عمومی، دو مقوله مرتبط با هم در اندیشه حقوقی و سیاسی مدرن هستند و پیوند</em><em>شان</em><em>را در رابطه</em><em>­ ی دولت و جامعه به وضوح می­توان درک کرد</em><em>.</em><em>در وضعیت پسامدرن، برداشت و تلقی از جامعه و دولت، دگرگون شده است و کارکرد نظم در چنین جامعه­ای حفظ وحدت و همسانی در یک دولت-ملت یکپارچه نیست؛ بلکه</em><em>نظم جامعه پسامدرن، بر اساس اصل تفاوت و خاص­بودگی افراد و گروهاست. </em><em>مقاله</em><em>حاضر</em><em>پس</em><em>از</em><em>معرف</em><em>ی</em><em>اند</em><em>ی</em><em>شه</em><em>پسامدرن،</em><em>در</em><em>پرتو</em><em>آن</em><em>به</em><em>تب</em><em>یی</em><em>ن</em><em>دو</em><em>مفهوم</em><em>قدرت</em><em>و</em><em>نظم</em><em>عموم</em><em>ی</em><em>که</em><em>از</em><em>مفاه</em><em>ی</em><em>م</em><em>مطرح</em><em>در</em><em>مبان</em><em>ی</em><em>حقوق</em><em>عموم</em><em>ی</em><em>هستند،</em><em>پرداخته</em><em>است</em><em>. </em>