روسیه، دریای خزر و نظام بین‌الملل: گذار استراتژیک

Abstract

<em>در این مقاله سعی شده است که با استفاده از نظریه پیوستگی جیمز روزنا به تحلیل جهت</em><em><span style="font-family: Arial;">‌</span></em><em>گیری فدراسیون روسیه در قبال دریای خزر پرداخته شود. سؤال اصلی این مقاله این است که در میان عوامل تاثیر گذار بر سیاست خارجی روسیه کدام متغیر بیشترین تاثیر را بر شکل</em><em><span style="font-family: Arial;">‌</span></em><em>دهی به رفتار سیاست خارجی روسیه داشته است؟ مفروض این مقاله آن است که رویکرد روسیه به حوزه دریای خزر و مسائل آن رویکردی استراتژیک است به گونه</em><em><span style="font-family: Arial;">‌</span></em><em>ای که روسیه در تلاش است که از اهرم دریای خزر به منظور تحقق اهداف کلان منطقه</em><em><span style="font-family: Arial;">‌</span></em><em>ای و بین المللی خویش بهره جوید. فرضیه اصلی این مقاله آن است عامل نظام بین الملل بیشترین تاثیر را در سیاست منطقه</em><em><span style="font-family: Arial;">‌</span></em><em>ای روسیه در قبال دریای خزر داشته است به گونه</em><em><span style="font-family: Arial;">‌</span></em><em>ای که تحت تاثیر این عامل سیاست خارجی روسیه با گذار استراتژیک رو به رو بوده است. اولین گذار از سیاست منفعلانه به سیاست فعال اقتصادی و دومین گذار از سیاست فعال اقتصادی به کنش</em><em>گ</em><em>ری فعالانه نظامی و امنیتی بوده است. </em>