بررسی دو حکایت از باب سوم مرزبان نامه بر بنیاد «الگوی کنش» گریماس
(ندگان)پدیدآور
علی اکبری, نسرینمحمدی, خدیجهریزه وندی, سمیرانوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
ساختارگرایی یکی از رایجترین و دیرپاترین مکتبهای روایت شناسی است. این دیدگاه به پیروی از زبانشناسی پایهریزی شد؛و در پی تدوین دستور زبان داستان بود تا بتواند ساختار روایتهای پایه(هسته) را توضیح دهد. بر اساس نظر گریماس(A.J.Greimas) هر داستان از تعدادی پیرفت و هر پیرفت از تعدادی الگوی کنش تشکیل شده است. مرزباننامه یکی از آثار تمثیلی زبان فارسی است که سعدالدین وراوینی در اوایل قرن هفتم آن را از زبان طبری کهن به نثر فنی فارسی و به شیوة کلیله و دمنه ترجمه کرده است. ساختار منسجم و جنبههای روایی این اثر، سبب شده است که بتوان آن را از چشمانداز نظریههای نقد ادبی بازخوانی کرد. ازاینروی، کنشهای( action) دو حکایت کنشگر محور داستان «شاه اردشیر و دانای مهران به» و داستان «سه شریک راهزن» از باب سوم که با طرح (plot) باب سوم پیوند دارد، با رویکرد گریماس بررسی میشود. در این مقاله بر پایة رویکرد گریماس نشان داده شده که این شیوه برای بررسی حکایتهای فارسی از چه میزان توانایی برخوردار است. روشن شد که در این حکایتها، کنشگرها مهمترین تشکیل دهندة عناصر داستان هستند که علاوه بر شخصیّتهای اصلی، مفاهیم انتزاعی، ویژگیهای شخصیّتی و ظاهری شخصیّتها را نیز دربر میگیرند.
کلید واژگان
ساختارگراییروایت
الگوی کنش
گریماس
مرزباننامه
شماره نشریه
28تاریخ نشر
2014-09-231393-07-01
ناشر
دانشگاه یزدYazd University
سازمان پدید آورنده
عضو هیات علمی دانشگاه کردستاندانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه کردستان
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه کردستان
شاپا
1735-95892645-4548




