بررسی ساختار عزیمتها در دارابنامه*
(ندگان)پدیدآور
بهمنی, کبرینوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
دارابنامه، روایت بلندی از کشور گشاییهای فیروز شاه، پسر ملک داراب است. داستانی حماسی– عشقی از قرن هشتم و از نمونههای ادبیات فولکلوریک. در ریختشناسی، براساس الگوی ولادیمیر پراپ، ساختارگرایِ روسی، تلاش میشود الگوی ریختشناسی بر متون ادبی؛ بویژه فولکلور اعمال شود. در این شیوه، قصّهها بر پایه اجزای تشکیل دهنده آنها و مناسبات و همبستگی این اجزا با یکدیگر و با کل قصّه توصیف میشوند و هدف در این بررسی کشف و شناخت ساختار اصلیِ قصّه(Master form) است. در دارابنامه حوادث مختلفی روی میدهد و نابسامانیهایِ بسیاری را برای لشکرایران به وجود میآورد.به دنبال هر حادثه، قهرمانی برای جبران آن عزیمت میکند.حوادثی که قهرمانان پشت سر میگذارند با وجود تلوّن و گوناگونی از ساختاری مشابه برخوردار است. اِعمال الگوی ریختشناسی بر دارابنامه منجر به شناخت دو نوع عزیمت در داستان شده است. نوع اول از روندی ساده و مستقیم با قهرمانی واحد برخوردار است. نوع دوم ترکیب چند عزیمت است. حرکت قهرمانان قصّه برای جبران فاجعه در نقطهای که اغلب تقدیر تعیین میکند، به یکدیگر میپیوندند. آنچه تفاوت عزیمتها را ایجاد کرده، عنصر شرارت و نوع شریر داستان است که به شریر انسانی و غیر انسانی یا ماورایی تقسیم میشود. شرارت هر کدام، کنش خاصّی را از سوی قهرمانان می طلبد.
کلید واژگان
دارابنامهریخت شناسی
عنصر عزیمت
داستانهای عامیانه
شماره نشریه
25تاریخ نشر
2013-02-191391-12-01
ناشر
دانشگاه یزدYazd University
سازمان پدید آورنده
مربی دانشگاه آزاد اسلامی درودشاپا
1735-95892645-4548




