سنجش «برهان صدیقین» علامه طباطبایی در آینه نقد و پاسخ
(ندگان)پدیدآور
طباطبایی, سید حجتنوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
سیر تکاملی براهین اثبات واجب تعالی در فلسفه اسلامی، با برهان صدیقین به اوج خود رسیده است. در مواجههای فلسفی با مفهوم واجب تعالی، بیش از هر چیز به مبنایی هستیشناسانه نیاز است که حق تعالی را از همان آغاز بحث و بهطورمستقیم بنیاد و اصل «وجود» لحاظ کند. در فلسفه اسلامی، برهان علامه طباطبایی به این معنا دست یافته است. او مستقیماً از «واقعیت» آغاز میکند و به وجوب آن میرسد؛ اما ابداع وی که او را از دیگر فیلسوفان صدرایی در اینجا متمایز میکند، آن است که وجود را بهگونهای مطرح میسازد که به مسئلهای صرفاً متافیزیکی تبدیل نشود و مشروط به اثبات اصالت وجود و وحدت وجود نباشد. آغاز کار علامه، گزاره «واقعیت هست» است که نقطه آغازین اندیشیدن شمرده میشود. این گزاره مرز میان سفسطه و فلسفه است. او با آوردن واژه «واقعیت»، سخن را به مرحلهای آغازین، یعنی پیشتر از نزاع مشهور میان اصالت وجود و ماهیت میکشاند؛ چراکه این واقعیت، واقعیتی پیشافیزیکی است که در برخی زبانها از آن به «فراگیرنده» تعبیر کردهاند و هر اندیشهای ناگزیر از پذیرش آن است و شرط رئالیست بودن فیلسوف و پیششرط هر گفتوگویی است. در نتیجه، اصل واقعیت (واجب بالذات) با نفس هستی و واقعیت معادل گرفته میشود. بداهت و اولی بودن مقدمات برهان و نیز نزدیکتر بودن تقریر علامه به ملاک صدیقین بهعنوان اولین مسئله فلسفی، منشأ پاسخگویی به برخی از نقدهای حاضر در این نوشتار شده است.
کلید واژگان
برهان صدیقینمحمدحسین طباطبایی
ضرورت ازلی
اصل واقعیت
عدمناپذیری
فلسفه اسلامی
شماره نشریه
3141396تاریخ نشر
2018-01-211396-11-01




