کارکرد دیالکتیک1 «بود» و«نبود» در مجموعه «یکی بود یکی نبود» جمالزاده2 و میخائیل نعیمة3
(ندگان)پدیدآور
زارع, معصومهنوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
«بود» و «نبود» دو لفظ متضاد هستند که ریشه در ادبیات داستانی شرقی دارند و مهمترین نشانه آن نیز اصطلاح معروف «یکی بود یکی نبود» است. مفهوم تضاد موجود در این دو واژه که می توان از آن به عنوان مفهوم دیالکتیکی فلسفی نیز یاد کرد به عناصر داستان (به معنی عام کلمه داستان) کمک می کنند تا به سوی شکل گیری وحدتی حرکت کنند که همان معنی و مفهوم داستان است که صرف نظر از نوع نگاه به مولفِ متن و معنی، در داستان شکل می گیرد و مخاطب در خوانش داستان با آن مواجه می شود. این کارکرد دیالکتیکی در عناصری چون پی رنگ، زاویه دید، فضا، شخصیت، و ... قابل بررسی است، و اغلب این کارکرد رنگ جدال و تضاد دارد و گاهی نیز به مفهوم تغییر است. گاه تضاد و جدال بین جنبه های یک عنصر مانند تضاد در شخصیت ها مطرح است و گاه نیز در جنبه ای از یک عنصر و جنبه ای از عنصری دیگر مانند تضاد بین شخصیت و فضا قابل بررسی است.
کلید واژگان
«بود»«نبود»
دیالکتیک
عناصر داستان
جمالزاده
میخائیل نعیمة
شماره نشریه
40تاریخ نشر
2015-11-221394-09-01
ناشر
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزیسازمان پدید آورنده
دانشجوی مقطع دکتری زبان و ادبیات عرب دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزیشاپا
2322-584X2383-210X




