تحلیل ساختاری الگوهای متکرر داستانهای کودکان طردشده در شاهنامه و دیگر اساطیر
(ندگان)پدیدآور
رضائی, مهدیزارعی فرد, رهاقاسم مهرابی, طاهرهنوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
عناصر مشترک در فرهنگ و ادبیات ملل مختلف فراوان دیده می شود که یافت و تحلیل دلایل آن، کمک می کند تا در صورت لزوم، زمینههای اشتراک و نزدیکی فرهنگها تقویت شود. یکی از شباهت-های موجود در ادبیات فارسی و ادبیات دیگر ملل حضور کودکانی است که بنا به دلایلی از خانه طرد می شوند و در نهایت اغلب آنها به خانه بازمی گردند و در شرایط و موقعیتی بهتر قرار می گیرند. در شاهنامه، شخصیتهایی چون کیقباد، زال و... بنا به دلایلی مورد نفرت قرارگرفته و طرد میشوند؛ اما این کودکان پس از پشت سرنهادن حوادثی به قدرت و قهرمانی میرسند. در متون حماسی-اساطیری جهان نیز داستانهایی وجود دارد که بنمایه آن طرد کودکی از خانواده است. همه این کودکان، پس از دورشدن از زادگاه و پس از طی مراحلی دشوار و گذر از موانعی، به بلوغ رسیده و شایسته عنوان قهرمانی یا پادشاهی می شوند. با تحلیلی ساختاری مشخص میشود که این داستانها از الگویی واحد پیروی میکنند و دارای اجزا و عناصری مشترک، مانند قدرت طردکننده، کودک طردشده، ابزار دورکردن، مکان تبعید، مانع و حائل، شخصنجاتدهنده و در نهایت سرنوشت محتوم است. در این داستان ها گسیل کنندگان، کسانی هستند که نسبت به وجود این کودکان احساس ترس و تنفر دارند. در واقع دو سبب اصلی که موجب میگردد تا این کودکان در طبیعت رها گردند، نخست ترس شخص گسیل کننده از حوادث احتمالی آینده و دیگر نفرت والدین از فرزندان به دلیل وجود نقص یا ناخواسته بودن است.
کلید واژگان
اساطیرکودک
طردشدگی
ساختارگرایی
حماسه و اسطوره
شماره نشریه
1تاریخ نشر
2018-05-221397-03-01
ناشر
معاونت پژوهشی دانشگاه شیرازسازمان پدید آورنده
دانشگاه سلمان فارسی کازرونگروه زبانشناسی دانشگاه جهرم
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی




