داستان دقوقی از منظر ادبیات شگرف
(ندگان)پدیدآور
غریب, مصطفیبهنام فر, محمدنوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
ادبیات وهمناک یکی از انواع ادبی است که اگر در آثار ادبی فارسی، جستجو شود، نمونههایی عالی از این نوع ادبی و زیرشاخههای آن یافتمیشود. از جمله ویژگیهای بارز داستانهای وهمناک، وجود رویدادهایی خارقالعاده در آنهاست که خواننده در واقعی یا غیرواقعی بودن آنها دچار تردید میشود. داستان دقوقی که در دفتر سوم مثنوی آمده، یکی از داستان-هایی است که بسیاری از مؤلفههای ادبیات وهمناک در آن وجود دارد. در پژوهش حاضر، این داستان، براساس نظریات فروید و تودوروف، بررسی شده و تشابه و تفاوت آن با نوع ادبی شگرف، نشان داده شدهاست. نتایج تحقیق، نشان میدهد که اغلب مشخصههای ادبیات شگرف، در داستان دقوقی دیدهمیشود و با توجه به نمودار تودوروف، میتوان این داستان را یکی از نمونههای ادبیات «وهمناک/شگرف» یا «کرامات/شگرف» دانست. این نتیجه، گواه آن است که قرنها پیش از اینکه نظریهپردازان غربی به تدوین نوع ادبی شگرف بپردازند، مولانا با نبوغ سرشار خود، چنین مؤلفههایی را در داستانسرایی به کار برده است. در داستان دقوقی، عناصری همچون زاویۀ دید، کانونی شدگی، تداعی معانی، چند صدایی، صحنه، درونمایه و تقابل، در ایجاد تردید –اصلیترین مؤلفۀ ادبیات شگرف- نقش دارند.
کلید واژگان
ادبیات شگرفتودوروف
فروید
مثنوی
دقوقی
مولانا
متون عرفانی
شماره نشریه
2تاریخ نشر
2017-08-231396-06-01
ناشر
معاونت پژوهشی دانشگاه شیرازسازمان پدید آورنده
دانشگاه بیرجنددانشگاه بیرجند