نقد و بررسی داستان فرود سیاوش بر اساس رویکرد ساخت شکنی
(ندگان)پدیدآور
رضایی دشت ارژنه, محمودنوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
ژاک دریدا (Derrida, Jacques) با بنیانگذاردن رویکرد ساختشکنی، هرگونه قطعیت معنا را رد کرد. دریدا معتقد بود که باید در رویارویی با هر متن، آنچه را تاکنون آشکار دانستهایم، کنار نهاد و با شکستن آگاهانهی شالودهی متن، امکان بروز معناهای دیگرگونه را فراهم کرد. در داستان فرود، ظاهر امر از این قرار است که بر خلاف توصیههای مکرر کیخسرو مبنی بر نرفتن از راه کلات و درگیر نشدن با فرود، توس خودسرانه از راه کلات میرود و فرود را میکشد. در این جستار، با تحلیل داستان فرود بر مبنای نقد ساختشکنی، کوشش شده که قرائتی دیگر از این داستان پیش روی خواننده قرار گیرد؛ به این ترتیب که با توجه به نشانههای درونمتنی در شاهنامه، چنین به نظر میرسد که برخلاف ظاهر این داستان، کیخسرو، به فرود به چشم یک رقیب سرسخت مینگریسته؛ کسی که پور ارشد سیاوش بوده و بالتبع نسبت به تصدی مسند قدرت، اگر بیشتر از کیخسرو سزاوار نباشد، کمتر از او هم نبوده است؛ از این رو کیخسرو که از جانب فرود، احساس خطر میکرده، با طراحی دسیسهای در پشت پرده با رجال حکومتی، در پی نابودی برادر خود برآمده است. او به بهانهی انتقام از افراسیاب، سپاهی را به سپهسالاری توس، روانهی مقر فرود میکند تا بزرگترین رقیبش در سلطنت را از میان بردارد. سپس برای فریب اذهان عمومی، چندی توس را در بند میکند و بعد او را آزاد میگرداند و به این ترتیب، موفق میشود بدون برانگیختن کوچکترین سوءظنی، بزرگترین رقیبش در سلطنت را از میان بردارد.
کلید واژگان
ساختشکنیژاک دریدا
کیخسرو
فرود
شماره نشریه
2تاریخ نشر
2013-08-231392-06-01




