مؤلفه های فرهنگی مؤثر بر سیاست خارجی

Abstract

پیش فرض ما در این مقاله این است که مؤلفه های فرهنگی نیز در کنار سایر مؤلفه های قدرت می توانند نقش<br />مؤثری در سیاست خارجی ایفا کنند. لزوم تحقیق درباره این پیش فرض از آن روست که توجه به رویکردهای نوین در<br />سیاست خارجی از اولویت های ذهنی بخش عظیمی از نخبگان هر کشور به شمار م یرود. بدین لحاظ، ما به دنبال پاسخ<br />«؟ مؤلفه های فرهنگی ایران چه رابطه ای با سیاست خارجی دارند یا می توانند داشته باشند » این سؤال اصلی هستیم که<br />برای پاسخ به این سؤال، در ابتدا نقش مؤلفه های فرهنگی در سیاست خارجی را از طریق روش اسنادی بررسی<br />کرده ایم. نتایج این بررسی به ما نشان می دهد، فرهنگ مقوله ای هم وزن با سایر مؤلفه های قدرت (سیاسی، اقتصادی، نظامی<br />و تکنولوژیک) و در برخی از تئوری ها، مهمترین عامل و مبنای همگرایی یا واگرایی ملت ها و حوز ههای مختلف به شمار<br />می رود. در مقاله زیر این موضوع تشریح شده است. حاصل این بررسی، تدوین یک الگوی پیشنهادی برای سیاست<br />خارجی بر پایه مدیریت فرهنگی است که با عملیاتی کردن آن می توان شرایطی ایجاد کرد که سیاست خارجی کشور<br />موفق تر عمل کند.