تبیین و بررسی مبانی معرفتی دیرینهشناسی میشل فوکو
(ندگان)پدیدآور
حسینزاده یزدی, مهدیملاباشی, سیدمحسنزینالعابدینی رنانی, منیرهنوع مدرک
Textعلمی ـ پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
میشل فوکو، از اندیشمندان بسیار تأثیرگذار معاصر در جهان بود. او نقدهایی جدی به اندیشمندان پیش از خود مطرح کرد و از بسیاری از آنها نیز تأثیر پذیرفت. این مقاله در پی بررسی مبانی معرفتی دیرینهشناسی او با کنکاش در کلیدواژههای اصلی و مرتبط اندیشۀ او با این موضوع است. برای دستیابی به این هدف، پس از ارائۀ نمایی کلی از فوکوی ساختارگرا و بررسی مفاهیمی همچون دیرینهشناسی، اپیستمه و گفتمان به این پرسشها پاسخ داده میشود: تعریف فوکو از حقیقت چه بود؟ برای دستیابی به حقیقت چه راهی را برگزید؟ آیا فوکو نسبیگرا بود؟ فوکو در چه ساحتی نسبیگرا بود و مبنای نسبیگرایی او چه بود؟ در پاسخ به این پرسشها میتوان گفت دیرینهشناسی فوکو، در باب صدق، انسجامگراست. نظریۀ انسجام، تعریف حقیقت را منوط به انسجام گزاره و دانش مدنظر با مجموعهای از گزارهها میداند. فوکو، معتقد است باید حقیقتهای گوناگون و مدفونشده در تاریخ را با روشی دیرینهشناسانه شناسایی کرد. فوکو، از انواع نسبیگرایی، نسبیگرایی هستیشناسانه و شناختشناسانه را برگزید. او در دیرینهشناسی با لیدواژههایی چون اپیستمه و گفتمان، قدم در نسبیگرایی معرفتشناختی بیپایانی نهاد که در این نوشته بهتفصیل نقدهایی که به آن وارد شده است ذکر خواهد شد.
کلید واژگان
میشل فوکودیرینهشناسی
مبانی معرفتی
نسبیگرایی و نظریۀ انسجام
شماره نشریه
19تاریخ نشر
2015-06-221394-04-01
ناشر
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)سازمان پدید آورنده
استادیار فلسفۀ علوماجتماعی دانشگاه تهراندانشجوی کارشناسیارشد جامعهشناسی دانشگاه اصفهان (نویسندۀ مسئول)
دانشجوی کارشناسیارشد فلسفۀ علوماجتماعی دانشگاه تهران
شاپا
2345-55862676-7783




