نظریه ذره و نگرش فخر رازی پیرامون جوهر فرد (بررسی تطبیقی)
(ندگان)پدیدآور
سرتشنیزی, اسحاق طاهرینوع مدرک
Textزبان مدرک
فارسیچکیده
نظریه ذره حاصل پژوهش های نخستین فیلسوفان طبیعی یونان است که لوکیپوس و دموکریتوس آن را پرورانده اند . باور به اجزای بنیادی و خلاء در جسم اساس این نظریه است. این اجزا به لحاظ تعداد و نیز نوع شکل نامتناهی و از حرکت همیشگی و جسمیت برخوردار و مطلقا نفوذ ناپذیرند. تجمع و تفرق آنها سبب کون و فساد می گردد و بازآرایی انها بر اثر حرکت استحاله و دگرگونی را به دنبال دارد. فخر الدین رازی نیز به رغم سخنان متعارضش اجزای بنیادی و خلاء را در جسم پذیرفته است اما اجزای مورد نظر وی فاقد بعد و شکل و تعداد آنها در هر جسم واحد متناهی است او می گوید این اجزا به تنهایی هیچ گونه بعد و اندازه ای ندارند و در صورت اجتماع بعد پیدا می کنند این دو دیدگاه از خلاء تصور واحدی دارند و آ ن را فضای خالی از جسم می دانند از نظریه ذره نمی توان اشتمال جسم واحد بر اجزای بنیادی نامتناهی و در عین حال دارای اندازه را پذیرفت و رازی نیز آنگاه که جسم واحد و دارای بعد را حاصل اجزای فاقد بعد دانسته گرفتار خطا شده است و افزون بر آن متناهی دانستن اینگونه اجزا و تاکید بر آن نیز وجهی ندارد با این وجود نظریه ذره با پیشرفت دانش تجربی طی سه سده بسیار قوت گرفت و آثار فراوانی بر جای گذاشت که از جمله می توان پیدایش و پیشرفت شگفت انگیز فیزیک ریاضی و شیمی نوین را بر شمرد سرانجام در نیمه اول قرن 20 م نظریه کوانتم مطرح گردید با این امر نگرش رازی رجحان یافت و تبیین ریاضی جای تبیین هندسی را در پژوهش طبیعت گرفت و شکل جزء بنیادی نیز که پیش از این بیانگر تغییر در کیفیات ثانوی پنداشته می شد منزلت خود را از دست داد
کلید واژگان
اجزای بنیادیجوهر فرد
خلاء
دموکریتوس
فخر الدین رازی
کون و فساد
لوکیپوس
نظریه ذره
شماره نشریه
4تاریخ نشر
2004-12-211383-10-01




