ساختار تقابلی داستان سیاوش در شاهنامه بر اساس نظریه لوی استروس
(ندگان)پدیدآور
چهارمحالی, محمدشعبانزاده, مریمحسن آبادی, محمودنوع مدرک
Textعلمی پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
«تقابل» در داستان اسطورهای ـ حماسی سیاوش در شاهنامه چشمگیر است و به عنوان یکی از مهمترین مؤلفههای سازنده در وجود شخصیتها و رویدادها خود را نشان داده است. زیر بنای همة رویدادها در این داستان دو اصل متقابل «زیاد بها دادن به پیوند خویشاوندی» و «کم بها دادن به پیوند خویشاوندی» در نظریة لوی استروس است. دو نوع تقابل در این داستان یافت میشود: 1. تقابل داخلی که ناظر بر تضاد سودابه و سیاوش در سرزمین ایران و حرمسرای کیکاووس است که باعث سربلندی و سپس طرد سیاوش میشود و همچنین ناظر بر جدال کیخسرو و فریبرز از یک طرف و جدال توس و گودرز به جانبداری از این دو شخصیت در مسئلة جانشینی کیکاووس از طرف دیگر است. بهانة اصلی در این نوع تقابل، خویشی و همخونی و به اصطلاح لوی استروس زیاد بها دادن است. 2. تقابل خارجی که ناظر بر توطئة گرسیوز و ستیز افراسیاب با سیاوش است و باعث مرگ او میشود. بهانة اصلی در این نوع تقابل، بیگانگی و دشمنی دیرینه و همان کم بها دادن است. همچنین اصل زیاد بهادادن ناظر بر خواب افراسیاب و سیاوش از یک سو و اصل کم بهادادن ناظر بر خواب پیران ویسه و گودرز کشوادگان از سوی دیگر است.
کلید واژگان
تقابلسیاوش
شاهنامه
لوی استروس
خویشی و همخونی
شماره نشریه
49تاریخ نشر
2018-01-211396-11-01
ناشر
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوبسازمان پدید آورنده
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستاندانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان
شاپا
2008-44202252-0899




