نقدهایی بر نظریههای معنا در فلسفۀ تحلیلی ادبیات
(ندگان)پدیدآور
شمس, مهدیمشکات, محمدنوع مدرک
Textعلمی -پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
قصدگرایی و ضد-قصدگرایی دو نظریۀ اصلی در فلسفۀ تفسیر ادبی هستند که هر یک موضعگیری مشخصی دربارۀ نسبت قصد مؤلف با معنای اثر دارند. داشتن نظریهای دربارۀ چگونگی شکلگیری معنا از لوازم هر یک از این دو موضع فلسفی است. آنها باید به این پرسش پاسخ دهند که معنای یک قطعۀ ادبی چگونه قوام می یابد؟ برای یافتن پاسخ درست، تمرکز بر فلسفۀ زبان و نظریات معنا مفید خواهد بود. بعضی از رقبای قصدگرایان، از جمله ضد-قصدگرایان، اغلب مجبور شدهاند تا تفسیر ادبی را از تفسیرهای معمول در زندگی روزمره جدا کنند، اما نتوانستهاند چرایی این جدایی را توجیه کنند. در نقطۀ مقابل، پاسخ قصدگرایان نیز، که مبتنی بر نظریۀ معنای گرایس بوده، قانع کننده نیست؛ نظریۀ معنای ایشان فقط قسمتی از معناهای موجود در متن را پوشش میدهد. در این مقاله پاسخ دو تن از قصدگرایان میانه رو معاصر، رابرت استکر و پیسلی لوینگستون به این پرسش نقد میشود. در انتها، نگارنده نظریۀ ربط را به عنوان نظریهای جایگزین برای توضیح معنای آثار ادبی پیش مینهند و نتایج این جایگزینی را تبیین میکند. نگارنده نتیجه میگیرد که نظریۀ ربط امتیازاتی بر نظریۀ گرایسی معنا دارد که استفاده از آن را در بحث از تفسیر ادبی موجه میسازد.
کلید واژگان
تفسیرنظریۀ معنا
نظریۀ ربط
دلالت
فرامتن
قصد
فلسفه
شماره نشریه
2تاریخ نشر
2017-12-221396-10-01
ناشر
دانشکده ادبیات وعلوم انسانیسازمان پدید آورنده
دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه اصفهاندانشیار گروه فلسفه دانشگاه اصفهان
شاپا
2008-15532716-9748




