تراکمِ ذوق و احساس (نقد و بررسی شعر دلآرام خجندی)
(ندگان)پدیدآور
مقصوداف, بدرالدیننوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
در مقالة حاضر اشعار سنتی و نوپردازیهای دلآرام، شاعرة جوان تاجیک، تجزیه، تحلیل و بررسی شده است. در تاجیکستان، دو شاعرة خوشقریحة نوقلمِ غناگو با اسم «دلآرام» فعالیت دارند؛ یکی از خجند و دیگری از ختلان. بر شعر دلآرام ثانی برای بار اول، نظر انتقادی اجمالی صورت میگیرد؛ اما هدف اصلی، تحقیق و نقد اشعار دلآرامِ اول است. تا به امروز، بر اشعار این شاعره، برمبنای روش علمی، تحقیقی انجام نشده است. برای اولین بار، دربارۀ سرودههای این شاعرة تاجیک، با کارگیری از روشهای ساختارشناسی، روانکاوی و هرمنوتیک ادبی، در این مقاله تحقیق شده است. اظهار میشود که نسل نوی شعرای تاجیک، بدون نظارت سانسور دولتی، آزادانه به خلاقیت ادبی، شغل ورزیدن دارند. نمونة بارز این ادعا، سرودههای دلآرام است. او از راه سرودن شعر متین سنتی، آگاهانه به ایجاد شعر نو رسیده است. دربارۀ نتیجة تحقیق موضوع، میتوان چنین اشاره کرد که دلآرام در شاعری، بهویژه در گفتن شعر نو، شاعری تصویرگر، رمانتیک و درونگراست. بیرون را مطابق بر دنیای درون خود، بهتصویر میگیرد؛ اما دید و لحن زنانه دارد؛ بنابراین، در شعر نوی دلآرام، برتری تصویر بر قضاوت را میبینیم. در نظام بافت اشعارش، کلمه و ترکیبهای برگرفته از اشعار شعرای نوپرداز ایران بسیار است. در شعر او، واژههای «برگ»، «ساعت»، «صبح»، «فصل» و بهویژه «صدا»، بسامد زیاد دارند. اکثر اشعارش راجع به موضوعات روز هستند و اجتماعی، تعلیمی و تصویر حالاتاند. موضوع عشق زن به مرد، مستقیماً مطرح نیست؛ اما ناکامی و شکست در آن احساس میشود. نظر شاعره دربارۀ شعر امروز ایران و برداشتهایش از آن، آشکار است؛ اما میتوان گفت عمومیتهایی که در میان تصویرهای دلآرام و نوگرایان ایران هست، ثمرة روابط بینامتنی نیست. این شاعره در کارکردهای زبانی، نقش دید و هنر خودی نیز دارد. تصویرهایش گاهی چندصداییاند. در اندیشهاش، تأثیر جهانبینی مذهبی و فلسفة فاتالیسم۱ غلبه دارد. استعارة بنیادی شعرهایش «تنها ماندن» است. گذشت بیبازگشت وقت نیز از موتیفهای اساسی شعر اوست.
کلید واژگان
دلآرامشعر سنتی
شعر نو
غزل
تصویر
شعر زنانه
درونگرایی
شماره نشریه
47تاریخ نشر
2016-09-221395-07-01




