عالم صغیر و عالم کبیر در آثار منثور ناصر خسرو
(ندگان)پدیدآور
حیدری, فاطمهنوع مدرک
Textزبان مدرک
فارسیچکیده
فلاسفه انسان را از جهت جامعیت خاص، عالم صغیر و جهان را ار جهت ارتباط میان موجودات و نظم و قاعده معیّنش، انسان کبیر نامیدهاند و معتقدند، نمونهای از آنچه در عالم وجود هست، در انسان نیز هست. خاستگاه نظریه عالم کبیر(Macrocosm) و عالم صغیر(Microcosm) و نظریه اندامواری اجتماع را عمدهً در نظریات افلاطون دانسته اند؛ امّا ردپای آن را میتوان در اندیشههای فلاسفه پیش از او و سایر ملل جست و جو کرد. حکیم ابومعین ناصر بنخسرو قبادیانی شاعر و نویسنده قرن پنجم هجری که در مباحث الهیات و حکمت عملی و نظری، نظریات دقیقی داشته با ترکیباتی چون جهان مهین و جهان کهین، مردم مهین و مردم کبیر به تبیین و اثبات اندیشه خود پرداخته و در آثار منثور خویش جامعالحکمتین،زادالمسافرین،خوانالاخوان،وجهدین،گشایش و رهایش، این نظریه را در تعلیم و بسط عقیدۀ ایمانی خود به کار گرفته و در نهایت عالم صغیر را هدف نهایی آفرینش دانسته است.
کلید واژگان
ناصرخسروجامعالحکمتین
زادالمسافرین
خوان الاخوان
وجهدین
گشایشورهایش
عالم کبیر و صغیر
شماره نشریه
4تاریخ نشر
2012-02-201390-12-01
ناشر
انجمن ترویج ادب فارسیUniversity of Isfahan




