تحلیل دیدگاه غزالی در باب وحیانی بودن منطق
(ندگان)پدیدآور
چنگی آشتیانی, مهرینوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
غزالی یکی از بزرگترین متکلمانی است که برای منطق منشأ وحیانی قائل است. او خدا را معلم اول، جبرئیل را معلم ثانی و پیامبر اکرم6 را معلم ثالث میشمرد. مهمترین ابتکار غزالی در علم منطق، استخراج قیاسهای منطقی از قرآن کریم است که با مثالهای اصولی و اسلامی آمیخته و آنها را در کتاب «القسطاس المستقیم» آورده است. از دیدگاه غزالی، قرآن کریم نور است و از آن جهت نور خوانده میشود که مشتمل بر موازین منطقی است. قرآن کریم تمامی حقایق عالم را بهصورت مجمل و مضمر داراست. او بین منطق و آموزههای قرآنی از طریق ارجاع قیاسهای منطقی به پنج میزان قرآن کریم، رابطه عمیق برقرار کرده است. او برای جایگزینی اصطلاحات یونانی، از مثالهای شرعی فقهی و کلامی استفاده نموده است. این رابطه بدین گونه است: میزان تعادل بر «قیاس اقتران حملی»، میزان تلازم بر «قیاس استثنایی متصل» و میزان تعاند بر «قیاس استثنایی منفصل» منطبق است. میزان تعادل خود بر سه گونه است: میزان اکبر (شکل اول)، میزان اوسط (شکل دوم) و میزان اصغر (شکل سوم) که در مجموع به پنج مورد خلاصه میشود. پیامد نظریه غزالی این است که منطق را بهجای امامت گذاشته و روی این مسأله تأکید کرده است که با وجود منطق، به امام معصوم نیازمند نخواهیم بود. در مقاله حاضر به انطباق این موازین با قیاسهای منطقی پرداختهایم.
کلید واژگان
میزان/ منطق/ قیاس/ القسطاس المستقیم/ امامتشماره نشریه
89تاریخ نشر
2018-12-221397-10-01




