نمایش مختصر رکورد

dc.contributor.authorبیات‌ریزی, زهرهfa_IR
dc.contributor.authorتسلیمی طهرانی, رضاfa_IR
dc.date.accessioned1399-07-09T00:55:28Zfa_IR
dc.date.accessioned2020-09-30T00:55:28Z
dc.date.available1399-07-09T00:55:28Zfa_IR
dc.date.available2020-09-30T00:55:28Z
dc.date.issued2016-06-21en_US
dc.date.issued1395-04-01fa_IR
dc.date.submitted2018-06-26en_US
dc.date.submitted1397-04-05fa_IR
dc.identifier.citationبیات‌ریزی, زهره, تسلیمی طهرانی, رضا. (1395). مروری انتقادی بر اندیشه‌های اجتماعی در باب مرگ با توجه به وضعیت خاص ایران. مجلة مطالعات اجتماعی ایران, 10(23), 36-56.fa_IR
dc.identifier.issn3653-2008
dc.identifier.urihttp://www.jss-isa.ir/article_31589.html
dc.identifier.urihttps://iranjournals.nlai.ir/handle/123456789/188412
dc.description.abstractمرگ در سال‌های اخیر به موضوعی برجسته در جامعه‌شناسی ایران تبدیل شده‌است. عواملی مانند پیری جمعیت، تصادف، احتمال زلزله، اعدام‌های خیابانی، آلودگی هوا و غیره مرگ و فرایندهای منتهی به آن را در کانون توجه عموم قرار داده‌است. با توجه به واقعیت‌های ذکرشده، مقالۀ حاضر دو هدف دارد: هدف نخست، مروری انتقادی بر نظریات موجود در جامعه‌شناسی مرگ است؛ مخصوصاً در انطباق با اوضاع ایران و برای آشنایی دانشجویان و پژوهشگران با مباحث نظری رایج در این‌زمینه و هدف دوم، ارائۀ نظریۀ ترکیبی جدیدی است که شاید برای مطالعۀ مرگ در ایران مفید باشد. در اینجا، به‌ویژه نظریۀ معروف «انکار مرگ»، که در جامعه‌شناسی مرگ غالب است، هدف بررسی انتقادی قرار می­گیرد تا دلایل محبوبیت آن مشخص شود، ضعف‌ها و قو‌ت‌های آن نشان داده شود و جانشینی برای آن معرفی شود. از دهۀ ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۰ میلادی نظریۀ انکار مرگ غالب‌ترین نظریه درباب مرگ در جامعه‌شناسی و روان‌شناسی بود. در این‌میان، می‌توان گفت نظریۀ ارنست، بکر<sup><sup>[1]</sup></sup> که در کتاب <em>انکار مرگ</em> (۱۹۷۳) به‌چاپ رسید، از همه مشهورتر است. با گذشت بیش از ۴۰ سال از انتشار این‌کتاب، جای آن است تا بپرسیم چه عواملی موجب تسلط درازمدت نظریات مربوط به انکار مرگ شده‌اند و نظریات جایگزین پیشنهادشده چه محاسنی دارند؟ این‌مقاله، با تمرکز بر نظریات اجتماعی، دو تبیین برای تسلط درازمدت نظریات انکار مرگ ارائه می‌دهد: ۱) می‌توان گفت، به‌تعبیر فوکو،<sup><sup>[2]</sup></sup> فرضیۀ انکار، خود، بهانه‌ای است برای گفتمان ۲) یا می‌شود گفت نظریۀ انکار مرگ، هرچند ناقص است، بر حقیقتی انکارناپذیر مبتنی است که باعث ماندگاری و تسلط آن شده‌است. سؤال این است که این‌حقیقت چیست و چگونه می‌توان آن را حفظ کرد، و درعین‌حال، جایگزینی برای نظریۀ انکار پیدا کرد. در بخش نتیجه‌گیری، نظریه‌ای ترکیبی ارائه خواهم داد که هم به شایستگی‌های نظریۀ انکار مرگ توجه می‌کند، و هم به‌منظور ساخت مفهومی جدید و منعطف، از آن فراتر خواهد رفت.   <br />fa_IR
dc.format.extent243
dc.format.mimetypeapplication/pdf
dc.languageفارسی
dc.language.isofa_IR
dc.publisherانجمن جامعه‌شناسی ایرانfa_IR
dc.relation.ispartofمجلة مطالعات اجتماعی ایرانfa_IR
dc.relation.ispartofJournal of Iranian Social Studiesen_US
dc.subjectانکار مرگfa_IR
dc.subjectتابوی مرگfa_IR
dc.subjectانزوای مرگfa_IR
dc.subjectپزشکی‌شدن مرگfa_IR
dc.subjectنظریات اجتماعی مربوط به مرگfa_IR
dc.titleمروری انتقادی بر اندیشه‌های اجتماعی در باب مرگ با توجه به وضعیت خاص ایرانfa_IR
dc.typeTexten_US
dc.contributor.departmentدانشیار دانشگاه آلبرتا، کاناداfa_IR
dc.contributor.departmentدکتری جامعه شناسی دانشگاه تهرانfa_IR
dc.citation.volume10
dc.citation.issue23
dc.citation.spage36
dc.citation.epage56


فایل‌های این مورد

Thumbnail

این مورد در مجموعه‌های زیر وجود دارد:

نمایش مختصر رکورد