نمایش مختصر رکورد

dc.contributor.authorعلیزاده, بهرامfa_IR
dc.contributor.authorمعروفی, خالدfa_IR
dc.contributor.authorحیدری فرد, محمدحسینfa_IR
dc.date.accessioned1399-07-09T00:54:23Zfa_IR
dc.date.accessioned2020-09-30T00:54:23Z
dc.date.available1399-07-09T00:54:23Zfa_IR
dc.date.available2020-09-30T00:54:23Z
dc.date.issued2012-10-22en_US
dc.date.issued1391-08-01fa_IR
dc.date.submitted2016-06-14en_US
dc.date.submitted1395-03-25fa_IR
dc.identifier.citationعلیزاده, بهرام, معروفی, خالد, حیدری فرد, محمدحسین. (1391). اعتبارسنجی و مقایسه دو روش شبکه عصبی مصنوعی و ΔLogR در ارزیابی محتوای ماده آلی سنگ‌های منشاء: مطالعه موردی از سازند پابده میدان نفتی مارون. پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی, 28(3), 1-18.fa_IR
dc.identifier.issn2008-7888
dc.identifier.issn2423-8007
dc.identifier.urihttp://jssr.ui.ac.ir/article_16775.html
dc.identifier.urihttps://iranjournals.nlai.ir/handle/123456789/188028
dc.description.abstract<strong><span style="text-decoration: line-through;"> </span></strong> سنگ‌های منشاء از چگالی کمتری نسبت به دیگر لایه‌ها برخوردار بوده و از طرفی سرعت عبور موج، تخلخل و مقاومت بیشتری را نشان می‌دهند. بنابراین می‌توان از نگاره‌های چاه‌پیمایی به­منظور شناسایی این سنگ‌ها و بعنوان شاخصی جهت تعیین توان هیدروکربنی آنها استفاده نمود. این مهم معمولاً بوسیله روش‌های هوشمند نظیر شبکه عصبی مصنوعی و ΔLogR انجام می‌گیرد. سنگ‌شناسی متغیر و وجود مقادیر گوناگون ماده آلی کل (TOC)، موجب شد تا سازند شیلی ـ آهکی پابده جهت اعتبارسنجی و مقایسه نتایج روش‌های نامبرده در زمینه سنجش TOC انتخاب گردد. آنالیز رگرسیونی نشان می‌دهد که انطباق نتایج شبکه عصبی با مقادیر پیرولیز راک­ایول (99%)، به­مراتب بهتر از انطباق نتایج روش ΔLogR (60%) است. محاسبه مجذور خطای میانگین (Mean Square Error) روش‌های یادشده نیز نتیجه فوق را آشکار نمود (استفاده بدلیل کارایی بالاتر MSE در نمایش خطای واقعی)، به‌طوریکه خطای MSE روش شبکه عصبی (07/0)، بسیار کمتر از روش ΔLogR (98/0) است. با افزایش محتوای ماده آلی و میزان رس نمونه­ها، کارایی روش ΔLogR نیز افزایش می‌یابد. در این مطالعه، MSE روش ΔLogR از سنگ‌شناسی شیلی به آهکی، به ترتیب از 27/0 به 41/1 افزایش می‌یابد. براساس نتایج شبکه، TOC در سازند پابده میدان مارون از 45/0 تا 4 درصد وزنی متغیر می­باشد. این سازند را از نظر میزان TOC می‌توان به سه بخش A و C، با مقادیر ماده آلی کمتر از 1% و B، با مقادیر ماده آلی بالاتر از 1% تقسیم نمود. ضخامت کل، میزان ماده آلی و درصد رس سازند در راستای جنوب­شرق میدان افزایش می‌یابد که این خود نشانگر افزایش عمق حوضه ته‌نشینی در این راستا می‌باشد. در­نهایت، با توجه به انطباق مرز بالایی لایه غنی از ماده آلی B با نوسانات شدید نگاره گاما، می‌توان این مرز را بعنوان شاخصی مناسب جهت شناسایی مرز ائوسن ـ الیگوسن و رخداد پیرنین به‌کار گرفت.fa_IR
dc.format.extent2000
dc.format.mimetypeapplication/pdf
dc.languageفارسی
dc.language.isofa_IR
dc.publisherدانشگاه اصفهانfa_IR
dc.publisherUniversity of Isfahanen_US
dc.relation.ispartofپژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسیfa_IR
dc.relation.ispartofJournal of Stratigraphy and Sedimentology Researchesen_US
dc.subjectTOCfa_IR
dc.subjectسازند پابدهfa_IR
dc.subjectمیدان نفتی مارونfa_IR
dc.subjectشبکهfa_IR
dc.titleاعتبارسنجی و مقایسه دو روش شبکه عصبی مصنوعی و ΔLogR در ارزیابی محتوای ماده آلی سنگ‌های منشاء: مطالعه موردی از سازند پابده میدان نفتی مارونfa_IR
dc.typeTexten_US
dc.contributor.departmentدانشیار گروه زمین‌شناسی دانشگاه شهید چمران اهوازfa_IR
dc.contributor.departmentکارشناس ارشد زمین‌شناسی نفت، دانشگاه شهید چمران اهوازfa_IR
dc.contributor.departmentکارشناس ارشد شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوبfa_IR
dc.citation.volume28
dc.citation.issue3
dc.citation.spage1
dc.citation.epage18


فایل‌های این مورد

Thumbnail

این مورد در مجموعه‌های زیر وجود دارد:

نمایش مختصر رکورد