«اسلامیسازی دانش» از دیدگاه عطاس و فاروقی (مطالعة تطبیقی)
(ندگان)پدیدآور
زاهد, سید سعیدکلاته ساداتی, احمد
نوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
هدف: هدف تحقیق حاضر ارزیابی آراء دو تن از اندیشمندان جریان فکری «اسلامیسازی دانش» است. در نیمة دوم قرن بیستم، عطاس در مالزی و فاروقی در آمریکا، طرح کلی اسلامیسازی دانش را مطرح کردند. با وجود تمایز جدّی میان آرای این دو، فصل مشترک اندیشة آنها این بود که دانش غرب به خصوص در حوزة علوم انسانی، باید اسلامی شود. بر این اساس، آنها به ارائة الگوهایی از اسلامیسازی این دانش سکولار پرداختند تا بتوانند چالشهای پیش روی تفکّر در جهان اسلام را پاسخ دهند. در این مقاله، ابعاد فکری این دو اندیشمند، از چشمانداز هستیشناختی، معرفتشناختی و روششناختی، ارزیابی شده است. روش: روش مطالعه، اسنادی است که با رجوع به آثار این دو اندیشمند، آرای آنها ارزیابی میگردد. یافتهها: اگر تولید علم و دانش را در مجموعهای از سلسلهمراتب معرفتی درنظر بگیریم، میتوان گفت که فاروقی بیشتر بر ابعاد هستیشناسی و عطاس، بیشتر به ابعاد روششناختی توجه داشته است. هر چند به لحاظ روششناختی، فاروقی مراحل 12گانهای را برای رسیدن به علم اسلامی معرفی کرده و عطاس بیشتر بر دانشگاه اسلامی تأکید میکند که در آن ادب، جای تربیت در دانشگاه را بگیرد؛ اما عدم شفافیت در سلسلهمراتب معرفت و نیز ضعف روششناختی دقیق، در آرای هر دو آشکار است. به عبارتی؛ مراحل 12گانة فاروقی و دانشگاه اسلامی عطاس، فرایندی روششناختی نیست که بتوان با آن علم اسلامی تولید کرد.نتیجهگیری: توجه به مبانی بنیادین هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی علم اسلامی و نیز سلسلهمراتب معرفت، از مبانی اساسی جهت نیل به علم اسلامی است. توجه به این نیازهای اساسی در دیدگاه عطاس و فاروقی ابهام دارد و بهدرستی پرداخته نشده است؛ هر چند مبانی فکری آنها کمکی جدی به شکلگیری گفتمان اسلامیسازی دانش در جهان اسلام کرده است
کلید واژگان
دانش اسلامیاندیشمندان اسلامی
فلسفۀ اسلامی
هستیشناسی
معرفتشناسی
روششناسی
شماره نشریه
50تاریخ نشر
2012-05-211391-03-01



