نظریه معرفت شناختی ملاصدرا در بوته توجیه
(ندگان)پدیدآور
علیزاده, بیوکنوع مدرک
Textعلمی پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
در فلسفه ی اسلامی، معرفت شناسی، پیش از ملاصدرا به طور خاص مورد عنایت فیلسوفان نبوده است؛ و آنچه در این باب آورده بودند، به تبع مسائل دیگر بوده است. ملاصدرا برای اولین بار بطور جدی این مسأله را مطرح نمود و پس از نقد و بررسی اقوال فیلسوفان سلف، در باب آن، نظریه پردازی کرد. نظریه معرفت شناختی ملاصدرا، متشکل از سه مؤلفه ی اساسی است: صور علمی (= معلوم بالذات)، فاعل شناسا (= نفس) و نسب و روابط دوسویه ای که صورت های علمی در فرایند شناخت واجد آنها می شوند. صورت های علمی از یک سو حاکی از ماورای خود بوده و واسط ی علم ما به اشیاء دیگر هستند و از سوی دیگر مرتبط با فاعل شناسا و حاصل در نفسند. ملاصدرا در باب هر سه مؤلفه ی یاد شده نوآوری هایی دارد؛ و از مجموع آنها نظریه ای ابتکاری و توانمند در باب شناخت و معرفت ساخته و پرداخته است. ملاصدرا در مقام نظریه پردازی در این باب و متلائم کردن آن با دستگاه فلسفی خود بسیار قوی ظاهر شده است، اما در مقام استدلال و توجیه نظریه خود، سخنان او قدرت و انسجام لازم را ندارد. این امر سبب تشتت آراء شارحان نظریه او و ارائه ی تقریرهای متعارض از سوی آنان شده است. مفروض این مقال آن است که نظام فلسفی صدرا ابزار و امکانات لازم را برای توجیه نظریه او دارا می باشد. از این رو در این مقاله، نخست به معرفی کوتاه نظریه معرفت شناختی ملاصدرا می پردازیم و ضمن مقایسه آن با نظریات فیلسوفان پیشین در حوزه اندیشه اسلامی، دلایل آن را بازخوانی و بازسازی می کنیم. گفتنی است که بخشی از نظریه صدرا که بیشتر از بخشهای دیگر چالش برانگیز بوده است؛ یعنی رابطه ی صورت های علمی با نفس، مورد توجه اصلی این مقاله است و تنها دلایل این بخش باز تولید شده است.
کلید واژگان
نظریه شناختتوجیه
دلیل
مدعا
نسبت
تلائم
نظام
شماره نشریه
1تاریخ نشر
2004-03-201383-01-01
ناشر
دانشگاه امام صادق علیه السلامImam Sadiq University
سازمان پدید آورنده
استادیار دانشگاه امام صادق (ع)، تهران، ایرانشاپا
2228-65782228-6586




