بررسی معنیشناختی فعل «رفتن» در غزلیات حافظ
(ندگان)پدیدآور
محرابی کالی, منیرهنوع مدرک
Textتحلیلی و انتقادی
زبان مدرک
فارسیچکیده
رفتن در لغت به معنای حرکت کردن از جایی به جایی دیگر است؛ امّا در زبان فارسی با توجّه به بافت جمله، معانی مختلفی مییابد. این پژوهش، معانی متعدّد این فعل را در غزلیات حافظ مورد بررسی قرار میدهد و برای تبیین بهتر از نظریهی طرحوارههای تصویری در حوزهی معنیشناسی شناختی کمک میگیرد. در غزلیات حافظ به جز چند مورد، فعل رفتن اغلب در معنایی غیر از «حرکت فیزیکی از جایی به جای دیگر» به کار رفته است. مفاهیم انتزاعی بیان شده با فعل رفتن عبارتند از : مردن، گذر زمان، وجود داشتن و متحمّل شدن، عاشق شدن، طلب معشوق، وصال، آغاز و اتمام کار، رد کردن و ثبات. کاربرد فعل رفتن در هریک از موارد مذکور تبیینکنندهی دیدگاهها و اندیشه-های حافظ است که به مواردی از جمله نگاه مثبت به پدیدهی مرگ، توجه به کیفیت گذر زمان، گذرا بودن سختیها و ماهیت پویای عشق و برگشت-ناپذیری و جبر موجود در آن میتوان اشاره کرد.
کلید واژگان
"معنی شناسی شناختی""فعل"
"رفتن"
"حافظ"
"حرکت"
زبانشناسی
شماره نشریه
3تاریخ نشر
2014-08-231393-06-01




