الگوی کنش جبرگرا: استحاله شناخت متغیر انسانی در فراشناخت ازلی
(ندگان)پدیدآور
زیرک, سارهخزائی, فاطمه
نوع مدرک
Textزبان مدرک
فارسیچکیده
گستره ادبیات و فرهنگ ایران مملو از گرایشهای جبرگرا است که در ادبیات کلامی به اشاعره بازمیگردد. ازآنجا که جبرگرایی نوعی رویکرد نظری درباره شناخت و کنش است و نه افسانهپردازی ساده که موضوعی آسان برای تحلیل ریختشناسی بهشمار آید، سوال اصلی پژوهش حاضر این است که الگوی کنش و روایت در گرایش جبرگرا به چه نحو ترسیم میشود؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، الگوی کنش و نیز شناخت را در دو حکایت از جوامعالحکایات و لوامعالروایات اثر سدیدالدین محمّد عوفی با این فرض بررسی میکند که هر گونه معنا در روایت، باید در اساس خود مبتنی بر جهتگیری از یک ادراک نقصان به سمت یک شیء ارزشی باشد که مستلزم تغییر است. نتایج پژوهش نشان داد مطابق الگوی کنش در روایت جبرگرا، شناخت امری است «ازلی»، و «انقلاب» و «استحاله» در آن راه ندارد و شناخت روایی با تقلیل به یک «واحد شناخت»، صرفا در صورت «استحاله به فراشناخت ازلی» میتواند انسجام معنایی خود را بازیابد.
کلید واژگان
جوامع الحکایاتالگوی کنش
جبر
شناخت
استحاله
شماره نشریه
236تاریخ نشر
2018-02-201396-12-01
ناشر
دانشگاه تبریزUniversity of Tabriz
سازمان پدید آورنده
استادیار، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهرانکارشناس ارشد دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران
شاپا
2251-79792676-6779



