بررسی روایت در رمان «چشمهایش» از دیدگاه ژرار ژنت
(ندگان)پدیدآور
پاشایی, محمد
نوع مدرک
Textزبان مدرک
فارسیچکیده
«چشمهایش» نخستین رمان بزرگ علوی به حساب میآید. ترتیب نقل حوادث در این رمان برحسب توالی زمانی نیست و راوی از انتهای داستان با استفاده از شیوه های مختلف شروع به نقل حوادث کرده است.در این مقاله پس از بحث مختصر پیرامون روایت، پیرنگ و داستان، روایت این داستان براساس دیدگاههای ژرار ژنت نقد و تحلیل میشود. ژرار ژنت پنج مقوله محوری را که عناصر روایت به شمار میآیند، برای تحلیل قصه تمیز می دهد که عبارتند از نظم، تداوم، بسامد، وجه و لحن. راوی در روایت رویدادهای رمان «چشمهایش» از شیوۀ بازگشت به گذشته استفاده میکند. او پس از شنیدن خبر درگذشت استاد ماکان، نظم و ترتیب زمانی و خطی رخدادهای داستان را برهم میزند و با پیدا کردن زن ناشناس به گذشته بازمیگردد. رمان چشمهایش را از نظر حجم، زمان و تداوم میتوان به دو بخش تقسیم کرد؛ در بخش اول روایت از سرعت بالا و در اصطلاح از شتاب مثبت برخوردار است و راوی در این قسمت رخدادها را به صورت خلاصه و گزینشی روایت میکند؛ در بخش دوم سرعت روایت به کندی میگراید و رخدادها با جزئیات بیشتری ذکر میشود و بخش بزرگی از متن به مدت زمانی کوتاه اختصاص پیدا میکند که نشاندهندۀ شتاب منفی و سرعت کند روایت است. بخشهای روایت شده در این قسمت، نقش بسیار مهمی در مسیر اصلی داستان ایفا میکنند زیرا این بخشها بستر کانونهای تمرکز محسوب می شوند.
کلید واژگان
ژنتروایت
شتاب منفی
چشمهایش
نقل حوادث
شماره نشریه
231تاریخ نشر
2015-05-221394-03-01
ناشر
دانشگاه تبریزUniversity of Tabriz
سازمان پدید آورنده
استادیار دانشگاه شهید مدنی آذربایجانشاپا
2251-79792676-6779



