نوستالژی در شعر شهریار

Abstract

نوستالژی، به معنای غم غرب و احساس حسرت نسبت به گذشته است. این اصطلاح در<br />ابتدا از علم پزشکی وارد حوزه روان شناسی شد و سپس به ادب یّات راه یافت. نوستالژی )غم غربت<br />(،به عنوان یکی از رفتارهای ناخودآگاه فرد ،ذهن بشر را در طول تاریخ درگیرخود ساخته است. این<br />درد کهن از دیرباز، درون مایۀ بسیاری از آثار ادبی را به خود اختصاص داده است و شاعران و<br />هنرمندان در آثار خود به نحوی حسرت گذشته و دلتنگی حاصل از آن را با ابزارهای زبان و تصویری<br />شعر گوناگون بیان<br />کرده اند. تغییر در شرایط و اوضاع فردی، اجتماعی ،سیاسی و ... ،می تواند موجب احساس<br />دلتنگی و غربت در فرد بشود. غم غرب و اندوه ناشی از اوضاع نابسامان زندگی، غم از دست دادن<br />عزیزان، یادآوری خاطرات دوران کودکی و در مجموع همه اتفاقاتی که در زندگی فرد رخ می دهد و<br />به نوعی با ابعاد روحی و روانی او سر و کار دارند شامل نوستالژی می شود. این مقاله، پژوهشی<br />دربارۀ پدیدۀ نوستالژی به عنوان یکی از گونه های ادب غنایی درشعر شهریار است. پس از ریشه<br />شناسی وتعریف این اصطلاح با توجّه به نظرات مختلف ،به طور محوری تلاش شده است به این<br />سؤالات پاسخ بدهد : آیا نوستالژی در شعر شهریار نمود دارد؟ انواع نوستالژی در شعر شهریارکدامند؟ و شاعر به کدام یک توجّه بیشتری دارد؟ در این مقاله، مؤلّفههای متعددی ازنوستالژی<br />ازجمله: دوری از وطن ،دوری از معشوق، بازگشت به خاطرات کودکی و جوانی،سپری شدن عمر،<br />غربت درونی واز دست دادن اعضای خانواده وعزیزان با ذکر نمونه هایی مورد بررسی قرار گرفته<br />است.