بررسی مواجهه با رنج تنهاییِ اگزیستانسیال در اندیشۀ اروین یالوم و رنج عارفانۀ فِراق در اندیشۀ مولوی
(ندگان)پدیدآور
علیزمانی, امیرعباسمظاهری, حبیبنوع مدرک
Textمقاله علمی پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
اروین یالوم معتقد است که تنهایی یک حد مرزی و رنجِ وجودی است که با انسان تنیده شده است. انسان، تنها به دنیا میآید، تنها از دنیا میرود و خودش به تنهایی مسئول آفرینش ماهیت خویش است؛ نه اینکه در این عالَم مددکاری ندارد، بلکه هیچ پناهگاهی نیز برای او وجود ندارد و ناخواسته در این عالم پرتاب شده است. جلالالدین محمد بلخی (مولوی) نیز از رنج تنهایی یاد میکند، اما از سنخِ تنهاییِ تلخ یالومی نیست، بلکه تنهایی در قالب فِراق از اصل خویش است، دلهرهاش نه به خاطر بیپناهگاهی، بلکه به سببِ بیاویی و غربت در عالَم است که برایش دردناک و رنجآور شده است. در اندیشۀ یالوم، رنجِ تنهایی راه حلی ندارد و مسئلهای وجودی است که انسان باید آن را بپذیرد و تنها میتواند آن را تسکین دهد، اما مولوی با خدا بودن را رافعِ رنجِ فراق و تنهایی میداند. نویسنده امیدوار است با ارائه این تحقیق، از رنج تنهایی با رویکردی معناجویانه بکاهد. در همین راستا، در ابتدا به ترسیم وجوه رنجِ تنهایی اشاره کرده و در پایان، به بیان راهکارهای رهایی از این رنج تنهایی میپردازد.
کلید واژگان
رنجِ وجودیتنهایی
فِراق
پرتابشدگی
معنا
فلسفه اسلامی
معرفت شناسی
شماره نشریه
4تاریخ نشر
2019-02-201397-12-01
ناشر
دانشگاه قمUniversity of Qom
سازمان پدید آورنده
دانشیار گروه فلسفه دین دانشگاه تهران، تهران، ایراندانشجوی دکتری گروه فلسفه دین و کلام جدید دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)، ایران
شاپا
1735-97912538-2500




