دیدگاه آدورنو نسبت به هنر و زیباییشناختی معاصر
(ندگان)پدیدآور
پدیدآور نامشخصنوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
آدورنو متفکری متأثر از کانت و هگل، با دیدگاهی انتقادی، زیباییشناسی خود را بنیاد نهاد. در زیباییشناسی او تاریکاندیشی و بدبینی نسبت به هنر مدرن و پسامدرن به صورتی متناقض پدیدار است. مصادیق بدبینی آدورنو یعنی فرهنگ توده، صنعت- فرهنگ و متأثر از آن عقلانی شدن، کالایی شدن، شیئی شدن، بُتوارگی تا هنر روزگار ما ادامه داشته است که ما با نادیده گرفتن خط فاصل مدرنیسم و پستمدرن با آگاهی به چالشها و گوناگونیها، آن را در ذیل هنر معاصر تحلیل میکنیم. آدورنو دربارهی هنر، ایدهی «زیباییشناسی رهاییبخش» را در سر میپروراند؛ اما نگاه او به این پدیده سلبی بود. سلطهی سرمایه و سیاست متأثر از تودهگرایی در نظر آدورنو سبب شده که هنردر پی فقدان کارکرد اصیل خود، رنجی بر انسانها تحمیل کند. مسلماً دلیل دفاع آدورنو از هنر آوانگارد بدان دلیل است که این نوع هنر به گمان او به تودهای شدن و به تبع آن اسارت در بند سیاست و سرمایهداری تن نمیدهد. در این مقاله سعی بر این است که به دلایل تاریکاندیشی آدورنو دربارهی هنر معاصر به صورت تحلیلی– توصیفی از موضعی انتقادی پرداخته شود.
کلید واژگان
آدورنوتاریکاندیشی
زیباییشناسی
هنر
شماره نشریه
3698تاریخ نشر
2020-02-201398-12-01




