نقش مبادی عالیه در خودآگاهی: بررسی مقایسهای دیدگاه ابنسینا و دکارت
(ندگان)پدیدآور
زکی فر, بهمنزمانیها, حسیننوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
ابنسینا و دکارت، خودآگاهی را ادراکی بیواسطه و حاصل نوعی دروننگری میدانند؛ اما با تأمل در تمایزی که ابنسینا بین دو مرتبه از خودآگاهی (مرتبه اول و مرتبه دوم) در فلسفهاش قائل شده است و خودآگاهی مرتبه دوم را کار عقل و پدیدهای بالقوه میداند، و با توجه به این اصل فلسفی ابنسینا که هر بالقوهای برای رسیدن به فعلیت، به عاملی فعلیتبخش احتیاج دارد، میتوان به این نتیجه رسید که در فلسفه ابنسینا عقل انسانی بدون اشراق عقل فعال نمیتواند به این نوع از خودآگاهی برسد. لذا عقل انسانی حتی در آگاهی از ادراک بیواسطه به ذات خویش، نیازمند اشراق عقل فعال است. اما دکارت از اساس منکر تأثیر مبادی عالی در خودآگاهی است. همین تفاوت بهظاهر کماهمیت، نتایج بسیار متفاوتی را در فلسفه این دو فیلسوف به دنبال دارد.
کلید واژگان
خودآگاهیابنسینا
دکارت
انسان معلق در فضا
عقل فعال
شماره نشریه
42تاریخ نشر
2020-02-201398-12-01
ناشر
مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی (ره)سازمان پدید آورنده
کارشناسی ارشد گروه فلسفه و حکمت اسلامی، دانشگاه شاهد.استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی، دانشگاه شاهد (نویسنده مسئول: Zamaniha@gmail.com).




