تحلیل ایجاد معنای آیرونیک درآمیختگی مفهومی تمثیل «زیافت تأویل رکیک مگس» در مثنوی معنوی بر اساس نظریه ذهن ادبی مارک ترنر
(ندگان)پدیدآور
رحیمی, سیماذوالفقاری, حسنفقیه ملک مرزبان, نسرینقبادی, حسنیعلینوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
آیرونی یکی از شیوههای بیان است که بر ایجاد غافلگیری و طنز از طریق دوگانگی و تقابل میان دو معنا یا موقعیت تکیه دارد. تمثیلهای مثنوی مولوی (604-672 ه.ق) غالباً برگرفته از فرهنگ عامه و حکایات رایج شفاهی یا مکتوب است. بااینهمه مولانا در تمثیلسازیهای خود عالمی شگرف از معنا ورای جهان مبتنی بر عرف و عادت عامه پیش چشم خواننده گسترانیده است. تأثیر این معناپردازی مرهون شیوه خاص تمثیلسازی و فرایند ذهنی خلاقانه او در انتخاب فضاهای متعارف برای اشاره به معنای هدف نامتعارف، سازوکار آمیزش فضاهای دوگانه و ارائه معنا از دل این آمیختگی است. معنایی که حاصل تنش میان مفاهیم و عناصر دور از هم و گاه متضاد است و بااینهمه از برجستگی و تأثیر بسیار برخوردار است. در این پژوهش قصد داریم به روش توصیفی- تحلیلی طی تحلیل سازوکار معناپردازی در تمثیل «زیافت تأویل رکیک مگس» بر اساس تحلیل فرافکنی و آمیزش فضاهای مرجع و هدف، طبق نظریه آمیختگی مفهومی مارک ترنر (1954)، چگونگی ایجاد معنای آیرونیک در این تمثیل را بررسی کنیم. نتایج نشان میدهد که قدرت و ارزش معناپردازی در این تمثیل برخاسته از خلاقیت مولانا در انتخاب فضاهای نامتعارف مرجع و هدف به گونهای است که آمیزش آنها در عین تطبیق الگوهای ساختاری، حائز تنش و تقابلی قدرتمند در سطح عناصر و مفاهیم است. از درون این کشمکش نامتعارف شگرد معناساز و زیباییآفرینی چون آیرونی به وجود میآید. تضادهای آیرونیک و طنزی که از این امتزاج و تنش ایجاد میشود تأثیری اقناعکننده و ساختارشکن بر اذهان مخاطبین باقی میگذارد که عامل برجستگی معنایی این تمثیل است.
کلید واژگان
آیرونیتمثیل
معناشناسی شناختی
نظریه آمیختگی مفهومی مارک ترنر
شماره نشریه
21تاریخ نشر
2020-05-211399-03-01
ناشر
دانشگاه سمنانسازمان پدید آورنده
دانشجوی دکتری دانشگاه تربیت مدرساستاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس (نویسنده مسئول)
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهرا
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس
شاپا
2008-95702717-090X




