فنون ادبی از دریچه زبانشناسی: تحلیلی نشانه شناختی
(ندگان)پدیدآور
بهرامی, فاطمهنوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
نوشتة حاضر به بررسی برخی صنایع ادبی در ادبیات منظوم از دیدگاه زبانشناختی و در چارچوب نگرش نشانهشناختی سوسور (1916) میپردازد و قصد پاسخگویی به دو پرسش زیر دارد:
۱. چه جنبههایی از آراء نشانهشناختی سوسور در تبیین فنون ادبی جناس، ایهام، مراعاتالنظیر و واجآرایی کارآمد است؟
۲. چرا ترجمة متون ادبی حظ نشانهشناختی اثر را زایل میکند؟
بررسی شواهد ادبی نشان میدهد بعد هنرآفرینی در صنایع موردبحث، تابع همنشینی نشانهها در محور زنجیری و تعامل همزمان آنها با محور متداعی است، بهنحوی که روابط متنوع بالقوۀ میان نشانهها به فعلیت درآید. این روابط بهواسطة شباهت میان دالها، شباهت میان مدلولها یا شباهت میان دال و مدلولها فعال میشود. اساس ایجاد شباهت میان اجزای نشانه، وجود روابط همنامی و چندمعنایی میان نشانهها بهویژه در جناس و ایهام است. در مواردی از جناس و واجآرایی نیز نحوة مجاورت نشانهها، موجب شکلگیری نوعی دال ثانویه شده، ذهن را به یک مدلول انگیخته پیوند میدهد. مراعاتالنظیر وقتی حاصل میشود که شباهت مدلولها در محور همنشینی، حوزة معنایی و نشانة دیگری را در محور غیابی زبان، تداعی کند. همچنین ترجمهناپذیری جنبههای هنری، بهدلیل ارزش نشانهها در نظام خاص هر زبان و بعد اجتماعی زبان است. روابط همنشینی و متداعی میان نشانهها، بر پایة ارزش خاص آنها در نظام زبان فارسی حاصل میشود و ادبیات با ایجاد شبکهای از روابط متداعی، جنبههای نهفته و غایب روابط میان نشانهها را به فعلیت میرساند.
کلید واژگان
ارزش نشانهانگیختگی نشانه
فنون ادبی
محور متداعی
محور همنشینی
تخصصی
شماره نشریه
17تاریخ نشر
2018-08-231397-06-01
ناشر
دانشگاه سمنانسازمان پدید آورنده
استادیار زبان شناسی دانشگاه شهید بهشتی- تهرانشاپا
2008-95702717-090X




