تحلیل ساختار و پیرنگ مقدّمة سفر «هفت کشور» فخری هروی

Abstract

<em>هفت کشور</em> فخری هروی اثر نویسنده و شاعر توانای دربار ایران و هند در سدة دهم هجری قمری است. این پژوهش با رویکردی ساختارگرایانه مقدمة سفر این کتاب را بررسی کرده است. مقدمة این کتاب بخش ویژه و هنرمندانة آن است. پرسش‌های این پژوهش بر شناسایی ساختار مقدمة <em>هفت کشور</em>، نشان‌دادن الگوی پیرنگ ساختار مقدمه و بیان ارتباط مقدمه با درون‌مایة اصلی تأکید دارد. هدف از اینگونه بررسی‌ها نخست شناسایی کلیّت اثر ادبی است که امکان مقایسة رویکرد ساختاری اثر را با متون پیش و پس از آن فراهم می‌کند؛ همچنین این پژوهش‌ها بر ذخایر تحقیقات نظام‌مند ادب فارسی می‌افزاید. ساختارگرایی با تأکید بر ساختار اثر می‌کوشد پیوند میان صورت و معنا را بیابد. نویسندگان این پژوهش با استفاده از روش ساختارگرایی کوشیده‌اند تا با استفاده از نظر اندیشمندانی مانند پراپ (در طبقه‌بندی شخصیّت‌های داستان) و نظر سوسور و لوی استروس (در گفتمان تقابلی) و تزوتان تودوروف (در حکایت‌های ایپزودیک) سطح‌های مجزای روایتِ مقدمة <em>هفت کشور</em> را تبیین کنند؛ سپس با روش تحلیلی و توصیفی، ارتباط میان ساختار و مقدمة <em>هفت کشور</em> را روشن کنند. نتیجه بیانگر این است که مؤلف با تمایز سه بخش جداگانة نماد و گفت‌و‌گوهای تقابلی، روایت قصه‌در‌قصه و همراه‌کردن آن با تنوع شخصیّت‌ها و دگردیسی زاویة دید، ساختاری خلاقانه پدید آورده است. در ادامه، الگوی پیرنگ هر بخش ترسیم شده است که بیانگر پیرنگی منطقی و منسجم است. نتیجه آنکه اختران هفت‌گانه درون‌مایة اصلی <em>هفت کشور</em> در سفر ابن‌تراب به کشورهاست. این سفر که شامل هفت مسافت و دیدار از هفت کشور است، افزون‌بر نمایش سیر آفاقی ابن‌تراب، سیر انفسی او را نیز تداعی می‌کند.