الگوی کنشگر در برخی روایتهای کلامی مثنوی معنوی بر اساس نظریه الگوی کنشگر آلژیرداس گرماس
(ندگان)پدیدآور
مشیدی, جلیلآزاد, راضیهنوع مدرک
Textمقاله علمی
زبان مدرک
فارسیچکیده
در علم روایت شناسی شخصیتها به عنوان جزئی از ساختار کلّی متن محسوب میشوند که تابع کنشهای از پیش تعیین شدهاند، بنابراین برای تحلیل شخصیت ابتدا باید الگویی از حوزه کنش آنان به دست آورد. آلژیرداس ژولین گرماس؛ از جمله روایت شناسانی است که به چنین الگویی دست یافته است. گرماس معتقد است، الگوی کنشی که ارائه داده جهان شمول است و با هر روایتی قابلیت انطباق دارد. از طرفی درون مایه روایت میتواند تا حدودی بر ساختار آن تأثیر بگذارد. در این مقاله با نظر به جهان شمول بودن الگوی کنش گرماس و قابل انطباق بودن آن با هر چه روایت محسوب می شود، برخی از روایتهای دفتر اول و دوم مثنوی که از درون مایه کلامی برخوردار بودند، برگزیده شد تا نشان داده شود در مواجهه روایتهای کلامی با الگوی کنشگر به عنوان بخشی از ساختار چه رخ میدهد و از خلال این رویارویی دریچهای تازه گشوده شود تا بتوان از این منظر نسبت به برخی روایتهای کلامی مثنوی به نگاهی بدیع و متفاوت دست یافت. آن چه به عنوان دستاورد این پژوهش بر آن تأکید میشود، تغییراتی است که در نتیجه درون مایه کلامی روایتها؛ بخصوص در حوزه کنش بازدارنده و یاری رسان رخ می دهد. کنشگران متناسب با نوع عقیده کلامی گاه نسبت به این تغییرات آگاهی دارند و گاه ناآگاهانه عمل میکنند. هم چنین بر اساس نظریه گرماس و نیز عقیده توحید افعالی جفت متقابل بنیادین در روایتهای منتخب انسان و خدا به عنوان دو فاعل مجازی و حقیقی است که مفعول آنها میتواند نسبت به هم دو حالت همسویی و تضاد داشته باشد.
کلید واژگان
الگوی کنشگر گرماسروایت های کلامی
مثنوی معنوی
نقد و نظریه های ادبی در متون ادب فارسی
شماره نشریه
3تاریخ نشر
2011-09-231390-07-01
ناشر
معاونت پژوهش وفناوری دانشگاه اصفهانUniversity of Isfahan
سازمان پدید آورنده
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اراکدانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اراک
شاپا
2008-54862476-3268




