میسون و دیکسونِ تامس پینچن: یک کریستال-ایماژ دلوزی و تجسم دیرند آنری برگسون
(ندگان)پدیدآور
ناصری, شه تاوحنیف, محسن
نوع مدرک
Textمقاله علمی پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
پژوهش در حوزه رمانهای پستمدرن از منظر تئوریهای سینمامحور، بخش عمدهای از مطالعات بینارشتهای را تشکیل میدهد. در این بین، نظریههای ژیل دلوز بستری مناسب را برای بررسی برخی از این آثار از منظر سینما فراهم کرده است. نوشتار پیشرو با بهرهگیری از نظریات وی در حوزه سینمای تصویر-زمان بعد از جنگ جهانی دوم، رمان میسون و دیکسونِ (1997) تامس پینچن را از زاویه جدیدی کنکاش کرده و با بهرهگیری از فضای سینمایی این متن، به دنبال مطرحکردن آن به عنوان یک کریستال-ایماژ است. ما از هر بعدی به کریستال نگاه کنیم، همزمان بعد دیگر را خواهیم دید، بنابراین، کریستال به باور دلوز، پیوستگی و اتحاد غیرقابل تمایز امر واقعی و امر مجازی را به نمایش میگذارد و برای همین هم هست که آنچه که در آن میبینیم، زمان ناب (دیرند) است. دلوز با تاثیر از اندیشه آنری برگسون، زمان را امری کیفی و دیرند را زمان حقیقی میداند که در صیرورت مداوم است. اوصافی چون ناهمگنی محض، کیفیت صرف، در هم ذوب شدن لحظات، ناسازگاری با تعین و تشخص، ناشمارا بودن را میتوان به دیرند نسبت داد که مفهومی فارغ از زمان خطی مورد بحث کانت است. این مقاله با تکیه بر مفاهیمی چون سیالیت، محوشدن مرز بین تاریخ و داستان و گفتمان غیرمستقیم آزاد، این سه عنصر را ابزارهایی میداند که همزمان در تبدیلشدن رمان به یک ایماژ کریستالی عمل کردهاند و به همراه هم، به شخصیتها و خواننده در شهودکردن زمان محض که بر کل اثر مسلط است، کمک میکنند.
کلید واژگان
"سیالیت"؛"تاریخ"
"گفتمان غیرمستقیم آزاد"
"کریستال-ایماژ"
"دیرند"
شماره نشریه
33تاریخ نشر
2024-10-221403-08-01
ناشر
دانشگاه شهید بهشتیسازمان پدید آورنده
دانشجوی دکتری، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خوارزمی تهراندانشیار، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خوارزمی، تهران
شاپا
2008-73302588-7068



