عدالت؛به مثابه انصاف یا قابلیت انسانی
(ندگان)پدیدآور
رحیمی, محمدمهدی
نوع مدرک
Textمقاله پژوهشی
زبان مدرک
فارسیچکیده
عدالت از قدیم الایام مفهومی پر اهمیت و مورد توجه کنشگران حوزه علوم اجتماعی بوده است.این مقاله سعی دارد با تحلیل نظریه جان رالز فیلسوف سیاسی قرن بیستم در باب عدالت و مقایسه محتوایی آن با اندیشه آمارتیا سن نظریه پرداز و برنده جایزه نوبل اقتصاد(1998) به تبیین ایستاری جدید سنتز شده از اراء دو فیلسوف بپردازد. لذا با بهرهگیری از روش تحلیلی توصیفی این سوال مطرح گردیده است که امکان نیل به عدالت منبعث از انصاف یا قابلیت چگونه امکان پذیر است؟و با بهره گیری از چارچوب مفهومی عدالت جان رالز و آمارتیاسن این فرضیه مطرح گردیده است : رالز و سن دیدگاه هایی مشابه نسبت به فایده گرایی دارند که غایت آن را در رفاه عمومی و خوشبختی برای حداکثر جامعه میبینند. اما در روش شناسی شان نسبت به محقق شدن شرایط عادلانه متفاوت و ناهمسو میباشند.انصاف از منظر رالز اصل برابری فرصت های عادلانه و قابلیت از منظر آمارتیاسن یعنی وجود شرایطی که گزینه های مختلف را برای انتخاب پیش روی انسان می گذارد،انتخاب زمانی معنی دارد که انسان میان گزینه های مختلف حق انتخاب داشته باشد وبا محدود شدن انتخابها آسیب پذیر خواهد شد.با درک مفهوم قابلیت فقیر کسی نیست که درامد ندارد بلکه کسی است که نمیتواند از فقر بیرون بیاید.
کلید واژگان
عدالتقابلیت
واقعیت محوری
انصاف
مطالعه میان رشته ای
شماره نشریه
26تاریخ نشر
2024-11-211403-09-01
ناشر
جواد ساسانیJavad Sasani



