مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت والدین (PMT) و آموزش مبتنی بر رابطه والد-کودک (CPRT)بر کاهش مجموع نشانگان مرضی کودکان با اختلال نافرمانی مقابلهای
(ندگان)پدیدآور
سلگی, رحیمباقری, فریبرزاحدی, حسن
نوع مدرک
Textپژوهشي
زبان مدرک
فارسیچکیده
اختلال نافرمانی مقابلهای (ODD1) از رایجﺗﺮﻳﻦ اﺧﺘﻼﻻت ﺑﺎﻟﻴﻨﻲ در ﻛﻮدﻛﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن اﺳﺖ که در طبقه اختلالات رفتاری ایذایی2 ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮد ﻛﻪ از ﺑﺰرﮔﺘﺮﻳﻦ ﮔﺮوه اﺧﺘﻼﻻت ارﺟﺎﻋﻲ ﺑﻪ ﻛﻠﻴﻨﻴﻚﻫﺎی ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﻲ ﻛﻮدﻛﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن اﺳﺖ . بر اساس گزارش راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی۵(۵ DSM3–)، شیوع این اختلال دامنهای از ۱ تا ۱۱% دارد با میانگین شیوعی که حدود ۳/۳% برآورد شده است. اینﻛﻮدﻛﺎن دارای یک الگوی خلق خشمگین و تحریکپذیر، غالباً از کوره در میروند، زود رنج و خشمگین یا به آسانی دلخور میشوند.آنها دارای یک الگوی رفتاری جر و بحث و مقابلهای، غالباً با مراجع قدرت بحث میکنند، فعالانه مخالفت جو یا از عمل به قواعد سرباز میزنند، عمدتاً به طور عمدی دیگران را ناراحت میکنند، غالباً برای اشتباه یا بدرفتاری خود دیگران را سرزنش میکنند و رفتارهای کینهجویی یا تلافیجویانه دارند .
در علتیابی آن می توان به ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از ﺧﺼﻮﺻﻴﺎت و گرایشات ژﻧﺘﻴﻜﻲ، زﻳﺴﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ و شرایط محیطی از جمله آن ﻓﺮزﻧﺪﭘﺮوری ناکارآمد اشاره کرد.پیش آگهی اختلال نافرمانی مقابلهای نامطلوب و همچنین مزمن است، مبتلایان به آن در معرض ابتلا به اختلالات روانپزشکی در بزرگسالی، مثل اختلال شخصیت ضد اجتماعی، الکلسیم، اعتیاد و مشکلات بینفردی ،تحصیلی و روانشناختی هستند.
بنابراین با توجه به پیامدهای نامطلوبی که اختلال نافرمانی مقابلهای به دنبال دارد و تأثیرات گستردهای که بر زندگی فردی و اجتماعی بر جای میگذارد، لازم است اقدامات اساسی برای درمان کودکان مبتلا به این اختلال صورت گیرد. از جمله درمانهای نافرمانی مقابلهای دارو درمانی ، همچنین ﺑﺨﺸﻲ از درﻣﺎنﻫﺎ ﻣﺪاﺧﻼت ﻓﺮدی و ﺑﺨﺸﻲ دﻳﮕﺮ ﺑﺮ ﻣﺪاﺧﻼت ﺧﺎﻧﻮادﮔﻲ، ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﺷﺪهاﻧﺪ از میان رویکردهای درمانی مختلف، روش درمانی برای کودکان در کنار دارو درمانی، آموزش مدیریت والدین (PMT4) است . اساس PMT براین دیدگاه استوار است که اختلالات رفتاری کودکان در نتیجه تعاملهای غلط بین کودک و والدین به وجود آمده و تداوم مییابد. از طرفی دیگر، درمان با مشارکت والدین یک دیدگاه منحصر به فرد است که توسط متخصصان آموزش دیده در زمینه بازی درمانی مورد استفاده قرار میگیرد تا به والدین آموزش دهند که جزئی از عوامل درمانگرانه یا بهبود دهنده فرزندان خودشان باشند.از جمله این روشهای جدید ، آموزش گروهی مبتنی بر رابطه والد-کودک (CPRT5) است که از روشهای مؤثر در درمان اختلال نافرمانی مقابلهای میباشد که بر مشارکت خانوادهها در درمان کودکان، متمرکزاست.از آنجایی که تا کنون میزان اثر بخشی این درمانها و مقایسه این دو درمان بر روی این کودکان صورت نگرفته بود، لذا هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت والدین (PMT) با آموزش مبتنی بر رابطه والد-کودک (CPRT)بر کاهش مجموع نشانگان مرضی کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابلهای میباشد.
روش
پژوهش حاضر با توجه به هدف،کاربردی بود و یک کارآزمایی بالینی نیمه تجربی در قالب طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی پژوهش حاضر را کلیه والدین کودکان 5-11 ساله مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای مراجعه کننده به درمانگاهها و مراکز روانشناختی و روانپزشکی شهر تهران بودند. نمونه پژوهش شامل 45 شرکت کننده بود که با نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ۱۵ نفره قرار گرفتند لازم به ذکر است اختلال این کودکان توسط روانپزشک و پرسشنامه علائم رفتاری کودکان (CSI-4) تایید شد .پس از انتخاب اعضای نمونه پرسشنامه ی SNAP توسط والدین تکمیل شد. سپس والدین گروه آزمایش CPRT در 10 جلسه گروهی 2 ساعته در مدت 10 هفته و والدین گروه آزمایش PMT در 9 جلسه گروهی 2 ساعته در مدت 9 هفته شرکت کردند وگروه کنترل فقط تحت دارو درمانی قرار گرفتند. در پایان دوره مجدداً پرسشنامه SNAP، توسط روانشناس در اختیار والدین گروههای آزمایش و کنترل قرار داده شد.سپس دادها با استفاده از نرم افزار spss و با روش آماری تحلیل کورایانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها
نتایج مربوط به آزمون تحلیل کوواریانس برای نمرات نشانگان مرضی کودکان نشان داد که آماره F برای نمرات مرضی کودکان نافرمان (۳۴/۷۵) در سطح۰۰۱/۰ معنیدار است. این یافتهها نشانگر آن هستند که بین گروهها در نمرات مرضی کودکان نافرمان تفاوت معنیدار وجود دارد. پس نتایج اثر بخشی آموزش گروهی مدیریت والدین(PMT) و برنامه گروهی مبتنی بر رابطه والد-کودک(CPRT) را در کاهش نشانه های مرضی کودکان با اختلال نافرمانی مقابله را نشان می دهد. به منظور بررسی دقیقتر تغییرات نمرات از آزمون توکی استفاده شد، نتایج مقایسه میانگینها نشان داد که میانگین کل تصحیح شده گروه آزمایش PMT (۸۱/۷) و میانگین گروه آزمایشی CPRT (۹/۱۰) میباشد که با توجه به نتایج مقایسه زوجی در سطح ۰۰۱/۰ معنی دار است . یعنی هر دو آموزش اثر دارند و کاهش علائم مرضی در هر دو آنها اتفاق افتاده.اما نتایج بررسی زوجی نشان داد برنامه آموزش PMT نسبت به آموزش CPRT موفق تر عمل کرده است و نشانگان مرضی نافرمانی را به بیشتر بهبود بخشیده است.
والدین به عنوان قوی ترین اثرگذار بر الگوهای تعاملی خانواده به شمار می آیند.آنها با ایجاد روابط عاطفی سالم و سازنده،ابراز محبت،پذیرش تعاملات صحیح و شیوه های برخورد مناسب می توانند بهترین و موثرترین شیوه اجتماعی شدن و بنای یک تربیت صحیح را فراهم آورند. از طرف دیگر ریشه بسیاری از نابهنجاری ها را نیز باید در روابط اعضای خانواده و روش های تربیتی والدین جستجو کرد.اکثر مشکلات رفتاری کودکان منعکس کننده شرایط پیچیده بین فردی اعضای خانواده به ویژه والدین می باشد.به عبارت دیگر ایجاد و یا تشدید مشکلات رفتاری کودک می تواند به منزله روابط معیوب اعضای خانواده با یکدیگر نیز باشد و به روش های تربیتی نادرست والدین و تعاملات معیوب آنها با فرزندان ارتباط داشته باشد.در جهت کاهش این مشکلات و بهبود آن برنامه های آموزش مشارکت والدین( مثل PMT و CPRT )که دیدگاه منحصر به فردی است استفاده می شود،یعنی اینکه چگونه والدین می توانند جایگزینی مناسب برای درمانگران باشند و با آموزش برخی مهارت ها ی درمانی تبدیل به درمانگر یا عوامل درمانی شوند که در محیط خانه به درمان مشکلات و اختلالات کودکان شان بپردازند
کلید واژگان
آموزش مدیریت والدینآموزش مبتنی بر رابطه والد - کودک
نشانگان مرضی کودکان
اختلال نافرمانی مقابلهای
توانبخشی روانی
شماره نشریه
6تاریخ نشر
2022-09-011401-06-10
ناشر
دانشگاه علوم پزشکی ایرانشاپا
2228-70432228-7051



