ارتباط بین مؤلفه های شناختی ویژه با تعادل و تحرک کارکردی در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس

Abstract

سابقه هدف هدف از مطالعه حاضر ارتباط بین مؤلفه های شناختی ویژه در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود. مواد و روش این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی و از نظر هدف کاربردی بود. 62 نفر از زنان مبتلا به MS از نوع عود پذیر و بهبودپذیر در این تحقیق شرکت کردند. برای سنجش مؤلفه­های شناختی از جمله حافظه شنیداری/کلامی از تست CVLT-II و برای سنجش عملکرد حرکتی از جمله تعادل ، سرعت راه رفتن، تحرک کارکردی به ترتیب از تست های Up And Go, Foot25-Walk, Berg Balance Scale و برای سنجش میزان نگرانی از افتادن از پرسشنامه مقیاس کارآمدی در افتادن–فرم بین المللی استفاده شد. یافته ها نتایج ضریب همبستگی در این پژوهش نشان داد که بین حافظه شنیداری/کلامی با تعادل(669/0 = r)، تحرک کارکردی(771/0 = r)، ترس از افتادن (602/0 = r)، و سرعت راه رفتن (778/0 = r) و عملکرد حرکتی با تعادل(795/0 = r)، تحرک کارکردی(820/0 = r)، ترس از افتادن (791/0 = r)، و سرعت راه رفتن (778/0 = r) رابطه معنی داری وجود دارد و نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که درصد زیادی از تغییرات در تعادل، تحرک کارکردی، ترس از افتادن و سرعت راه رفتن از روی مؤلفه های شناختی قابل پیش بینی است (001/0 = p). نتیجه گیری به نظر می­رسد که بین مؤلفه های شناختی با تعادل، تحرک کارکردی، سرعت راه رفتن و ترس از افتادن رابطه معنی داری وجود دارد و مؤلفه های شناختی می­توانند تا حد زیادی پیش بینی کننده عملکرد حرکتی بیماران مبتلا به MS باشد