نمایش مختصر رکورد

dc.contributor.authorمیرزانژاد اصل, حافظfa_IR
dc.date.accessioned1399-08-23T08:23:54Zfa_IR
dc.date.accessioned2020-11-13T08:23:54Z
dc.date.available1399-08-23T08:23:54Zfa_IR
dc.date.available2020-11-13T08:23:54Z
dc.date.issued2017-10-01en_US
dc.date.issued1396-07-09fa_IR
dc.identifier.citationمیرزانژاد اصل, حافظ. (1396). تعیین میزان آلودگی و عوامل خطر مرتبط با آلوئولار و سیستیک اکینوکوکوزیس انسانی به روش الیزا و سونوگرافی پرتابل در جلگه مغان، استان اردبیل، شمال غرب ایران. مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل, 17(3), 288-298.fa_IR
dc.identifier.issn2228-7280
dc.identifier.issn2228-7299
dc.identifier.urihttp://jarums.arums.ac.ir/article-1-1450-fa.html
dc.identifier.urihttps://iranjournals.nlai.ir/handle/123456789/591743
dc.description.abstractزمینه و هدف: آلوئولار و سیستیک اکینوکوکوزیس به ترتیب ناشی از مراحل لاروی کرم‫های نواری اکینوکوکوس مولتی لوکولاریس و اکینوکوکوس گرانولوزوس می باشد. این مطالعه برای تعیین میزان گسترش بیماری AE و CE انسانی در میان عشایر و دامداران و کشاورزان جلگه مغان صورت گرفته است. شیوع عفونت (CE و AE) به طور معنی داری با سن افزایش می یابد. روش کار: در این مطالعه از روش ELISA و برای بار اول جهت غربالگری از HCF-Ag (آنتی ژن خام مایع کیست هیداتیک) استفاده شد و با آنتی ژن‫های اختصاصی AgB، آنتی ژن 5 و +2 Em به ترتیب شیوع سیستیک اکینوکوکوزیس و آلوئولار اکینوکوکوزیس بررسی شد. 2003 نمونه سرم به طور تصادفی از جمعیت نرمال از شش منطقه مختلف جلگه مغان جمع آوری شد. در مرحله اول آزمایش برای غربالگری سرم­ها با استفاده از پروتئین ایمنی مرتبط با آنزیم و HCF-Ag مورد آزمایش قرار گرفت. پس از آن، سرولوژی تمام سرم ها با استفاده از آزمون ELISA و آنتی ژن‫های اختصاصی برای آلوئولار و سیستیک اکینوکوکوزیس مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: از 2003 نمونه سرم 24 مورد از سرم ها 1/19% AE مثبت شد. آلودگی در مردان بیشتر از زنان (2/1% در مقابل 0/6%) بود. گروه سنی 19-5 ساله کمترین میزان آلودگی و 59-40 بالاترین میزان آلودگی را نشان دادند (2%). در مورد سیستیک اکینوکوکوزیس با آنتی ژن اختصاصی 5 Ag- تعداد 164 نمونه سرمی، مثبت شدند یعنی میزان آلودگی 7/6% و با آنتی ژن اختصاصی Ag-B تعداد 156نمونه سرمی مثبت شدند. نتیجه گیری: داده های موجود نشان می دهد که بیشترین میزان عفونت در منطقه بران و عیوضلو (پلنگلو) دشت مغان و پایین ترین میزان عفونت انسانی در منطقه پارس آباد (نادرکندی و آغ قباق) می باشد. در مناطق با آلودگی بیشتر، عامل خطر مرتبط با بیماری CE و AE نوع آب مصرفی و روش استفاده از سبزیجات خوراکی و وحشی و شغل و داشتن و یا نداشتن آگاهی در مورد بیماری‫های هیداتید می باشد. آلودگی سگ های جلگه مغان، یکی از اصلی ترین شاخص‫ها و عوامل خطرهای بالقوه برای آلودگی انسان می باشد.fa_IR
dc.format.extent255
dc.format.mimetypeapplication/pdf
dc.languageفارسی
dc.language.isofa_IR
dc.publisherدانشگاه علوم پزشکی اردبیلfa_IR
dc.relation.ispartofمجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیلfa_IR
dc.relation.ispartofJournal of Ardabil University of Medical Sciencesen_US
dc.subjectآلوئولار اکینوکوکوزیسfa_IR
dc.subjectسیستیک اکینوکوکوزیسfa_IR
dc.subjectآنتی ژن خام کیست هیداتیکfa_IR
dc.subjectجلگه مغانfa_IR
dc.subjectعمومىfa_IR
dc.titleتعیین میزان آلودگی و عوامل خطر مرتبط با آلوئولار و سیستیک اکینوکوکوزیس انسانی به روش الیزا و سونوگرافی پرتابل در جلگه مغان، استان اردبیل، شمال غرب ایرانfa_IR
dc.typeTexten_US
dc.typeمقاله اصیلfa_IR
dc.contributor.departmentگروه انگل شناسی و میکروب شناسی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اردبیل، ایرانfa_IR
dc.citation.volume17
dc.citation.issue3
dc.citation.spage288
dc.citation.epage298


فایل‌های این مورد

Thumbnail

این مورد در مجموعه‌های زیر وجود دارد:

نمایش مختصر رکورد