نمایش مختصر رکورد

dc.contributor.authorملکی, مسعودfa_IR
dc.contributor.authorپریور, کاظمfa_IR
dc.contributor.authorنبیونی, محمدfa_IR
dc.contributor.authorیغمایی, پریچهرfa_IR
dc.contributor.authorناجی, محمدfa_IR
dc.date.accessioned1399-08-23T08:19:55Zfa_IR
dc.date.accessioned2020-11-13T08:19:56Z
dc.date.available1399-08-23T08:19:55Zfa_IR
dc.date.available2020-11-13T08:19:56Z
dc.date.issued2009-06-01en_US
dc.date.issued1388-03-11fa_IR
dc.identifier.citationملکی, مسعود, پریور, کاظم, نبیونی, محمد, یغمایی, پریچهر, ناجی, محمد. (1388). جدا سازی سلولهای بنیادی مزانشیمی بند ناف موش و تمایز آنها به سلول های فیبری عدسی چشم. مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل, 9(2), 164-170.fa_IR
dc.identifier.issn2228-7280
dc.identifier.issn2228-7299
dc.identifier.urihttp://jarums.arums.ac.ir/article-1-282-fa.html
dc.identifier.urihttps://iranjournals.nlai.ir/handle/123456789/591457
dc.description.abstractزمینه و هدف: سلول های بنیادی دارای توانایی خود بازسازی و قدرت میتوزی بالا و امکان تمایز به انواع سلول های تخصص یافته می باشند. ژله وارتون بند ناف منبعی برای سلول های بنیادی مزانشیمی بوده که توان تمایزی بالایی دارند. هدف از این مطالعه بررسی تمایز سلول های بنیادی بدست آمده از بند ناف به سلول های عدسی چشم بود. در مسیر تمایز سلول های فیبری عدسی چشم پروتئین های کریستالین ساخته می شوند بنابر این می توانند به عنوان مارکر تمایز سلول های عدسی چشم مورد استفاده قرار گیرند.روش کار: در این تحقیق سلول های بنیادی از بند ناف جنین موش جدا شدند. ابتدا آنها به قطعات mm3 2-1 قطعه قطعه شده و با محلول آنزیم کلاژناز نوع IA انکوبه گردیدند و بدنبال آن به طریق مکانیکی عمل پیپت کردن انجام شد. سوسپانسیون سلولی در فلاسک های کشت cm2 25 کشت داده شدند. بعد از پاساژ اول کیت تشخیص آلکلین فسفاتازی جهت شناسایی سلول های بنیادی تمایز نیافته استفاده گردید. در گروه تجربی سلول های بنیادی با زجاجیه چشم گاو و محیط کشت در حجم های 1:3 کشت داده شدند. عصاره پروتئینی در روز دهم بعد از القا تهیه شده و در ژل پلی آکریل آمید مورد آنالیز قرار گرفت. سپس پروتئین ها بر روی کاغذ نیتروسلولزی انتقال داده شدند. عصاره عدسی چشم رت به عنوان گروه کنترل مثبت استفاده شد. آنتی بادی بر علیه αA- crystallin وαB- crystallin ، آنتی بادی ثانویه و vectastain ABC- kit (standard) و Vector blue alkaline phosphatase substrate kit III مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان دادندکه سلول های بنیادی بند ناف موش فعالیت آلکلین فسفاتازی دارند. بررسی شکل ظاهری سلول های گروه تجربی و نیز جدا سازی پروتئین های سلول ها و استفاده از آنتی بادی ویژه در این گروه ها نشان دهنده تمایز در این سلول ها بود. نتیجه گیری: بند ناف موش می تواند منبع مناسبی برای سلول های بنیادی مزانشیمی باشد. این سلول ها شکل ظاهری شبه فیبروبلاستی داشتند که در گروه تجربی طویل، نازک و موازی هم قرار گرفته بودند. آنالیز الکتروفورز و وسترن بلات نشان دهنده بیان قابل توجه مارکر تکوین اولیه تمایز سلول های فیبری عدسی در گروه تجربی بود.fa_IR
dc.format.extent263
dc.format.mimetypeapplication/pdf
dc.languageفارسی
dc.language.isofa_IR
dc.publisherدانشگاه علوم پزشکی اردبیلfa_IR
dc.relation.ispartofمجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیلfa_IR
dc.relation.ispartofJournal of Ardabil University of Medical Sciencesen_US
dc.subjectکریستالینfa_IR
dc.subjectسلول های بنیادی مزانشیمیfa_IR
dc.subjectزجاجیهfa_IR
dc.subjectسلول های فیبری عدسیfa_IR
dc.subjectتخصصيfa_IR
dc.titleجدا سازی سلولهای بنیادی مزانشیمی بند ناف موش و تمایز آنها به سلول های فیبری عدسی چشمfa_IR
dc.typeTexten_US
dc.typeمقاله اصیلfa_IR
dc.citation.volume9
dc.citation.issue2
dc.citation.spage164
dc.citation.epage170


فایل‌های این مورد

Thumbnail

این مورد در مجموعه‌های زیر وجود دارد:

نمایش مختصر رکورد