مرگ مغزی از منظر فقهی
(ندگان)پدیدآور
نیکزاد, عباسجورسرایی, سید غلامعلینوع مدرک
Textمروری
زبان مدرک
فارسیچکیده
سابقه و هدف: در جهان امروز، فقه اسلامی مواجه با مسائل جدیدی است. یکی از این عرصه ها که فقه در باید ها و نبایدهای آن، ورود پیدا می کند، مسئله مرگ مغزی است. آیا مرگ مغزی از دیدگاه فقه و شرع اسلام، پایان زندگی تلقی می گردد. در این مطالعه مرگ مغزی را از دیدگاه فقه شیعه و با در نظر گرفتن نظر متخصصین ذیربط مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه بر اساس روش گردآوری کتابخانه ای و همچنین بررسی متونی که در زمینه مرگ مغزی انتشار یافته بودند، طراحی گردید. از آیات قرآن، فتاوی عالمان دینی و احادیث استفاده گردید. بعضی از مقالاتی که مبتنی بر فقه اسلام، به ویژه فقه شیعه مرگ مغزی را تبیین کرده بودند، مد نظر قرار گرفتند.
یافته ها: مرگ مغزی از جهت شرعی و فقهی، پایان زندگی تلقی می گردد. جدا کردن اعضای اصلی او قتل نفس نخواهد بود. شخص مبتلا به مرگ مغزی، یک انسان مصدوم زنده عرفی نیست. انسان مبتلا به مرگ مغزی حیات نداشته و از بین بردن آن، مصداق موضوع قتل قرار نمی گیرد. قطع عضو بیمار مرگ مغزی برای اهداء و پیوند به دیگران، همانند قطع عضو یک فرد مرده هست. اگر حیات مسلمانی منوط به پیوند گرفتن از اجزاء بدن بیمار مرگ مغزی باشد، جایز خواهد بود.
نتیجه گیری: اگر حیات مسلمانی نیاز به پیوند اعضاء بیماران مبتلا به مرگ مغزی باشد، علی القاعده از نظر شرعی جایز است.
کلید واژگان
مرگ مغزیمرگ شرعی
احکام فقهی
قطع عضو
پیوند عضو.
اخلاق پزشکی
شماره نشریه
7تاریخ نشر
2016-07-011395-04-11
ناشر
دانشگاه علوم پزشکی بابلسازمان پدید آورنده
گروه آموزشی معارف اسلامی، دانشگاه علوم پزشکی بابلمرکز تحقیقات بهداشت باروری و ناباروری حضرت فاطمه زهرا (س)، پژوهشکده سلامت، دانشگاه علوم پزشکی بابل
شاپا
1561-41072251-7170




