نمایش مختصر رکورد

dc.contributor.authorمحمدی, میثمfa_IR
dc.contributor.authorهادیان, محمد رضاfa_IR
dc.contributor.authorعلیائی, غلامfa_IR
dc.contributor.authorجلیلی, محمودfa_IR
dc.contributor.authorکریمی, حسینfa_IR
dc.date.accessioned1399-08-22T04:04:14Zfa_IR
dc.date.accessioned2020-11-12T04:04:14Z
dc.date.available1399-08-22T04:04:14Zfa_IR
dc.date.available2020-11-12T04:04:14Z
dc.date.issued2008-08-01en_US
dc.date.issued1387-05-11fa_IR
dc.identifier.citationمحمدی, میثم, هادیان, محمد رضا, علیائی, غلام, جلیلی, محمود, کریمی, حسین. (1387). بررسی تاثیر تحریکات همزمان حس سطحی و عمقی بر روی زبردستی کودکان 7-6 ساله سندرم داون آموزش پذیر. توانبخشی نوین, 2(2), 27-32.fa_IR
dc.identifier.issn2008-2576
dc.identifier.issn2008-2584
dc.identifier.urihttp://mrj.tums.ac.ir/article-1-140-fa.html
dc.identifier.urihttps://iranjournals.nlai.ir/handle/123456789/520464
dc.description.abstractزمینه و هدف: سندرم داون رایج ترین اختلال کروموزمی است که در آن به دلیل نقص در تجربه حسی مناسب، بسیاری از مهارت های حرکتی درشت و ظریف دچار نقصان می باشد. با توجه به اهمیت زبردستی بر تعامل کودک سندرم داون با محیط و استقلال در فعالیتهای روزمره زندگی، توسعه آن اهمیت بالایی دارد. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر تحریکات همزمان حسهای سطحی و عمقی بر زبردستی کودکان سندرم داون آموزش پذیر 7-6 ساله بود. روش بررسی: در این تحقیق، 33 کودک سندرم داون آموزش پذیر 7-6 ساله، شرکت و در سه گروه 11 نفره قرار گرفتند. در گروه اول، کودکان به مدت 30 دقیقه، سه بار در هفته، تحریکات حس سطحی دریافت کردند. کودکان گروه دوم در همین مدت تحریکات حس عمقی و کودکان گروه سوم بصورت همزمان، تحریکات حس سطحی و عمقی دریافت کردند. نتایج حاصل از سه گروه پس از 30 جلسه مداخله، که با ارزیابی نهایی توسط آزمون زبر دستی ( purdue peg board ) به دست آمد، با هم مقایسه گردید. یافته­ ها: بر اساس آزمون آنالیز واریانس فاکتوریال دوحالتی و آزمون Repeated measurement، اختلاف تغییرات زبردستی بین 3 گروه، معنی دار بود (005 /0 ≥ p ). جهت بررسی روند پیشرفت زبردستی، هر یک از گروهها به صورت جداگانه تحت آزمونRepeated measurement  قرار گرفتند. گروه سوم، روند صعودی معناداری در زبردستی نشان داد (005 /0 ≥ p). گروههای اول و دوم، روند معناداری در بهبود زبردستی نشان ندادند (005 /0 ≥ p ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این تحقیق، می توان پیشنهاد نمود که جهت بهبود زبردستی کودکان سندرم داون و احتمالا در سایر کودکانی که با مشکلات کنترل حرکتی روبرو هستند، می توان از تحریکات همزمان حس سطحی و عمقی بهره برد .fa_IR
dc.languageفارسی
dc.language.isofa_IR
dc.relation.ispartofتوانبخشی نوینfa_IR
dc.relation.ispartofModern Rehabilitationen_US
dc.subjectحس عمقیfa_IR
dc.subjectحس سطحیfa_IR
dc.subjectزبردستیfa_IR
dc.subjectسندرم داونfa_IR
dc.subjectیکپارچگی حسیfa_IR
dc.subjectعمومىfa_IR
dc.titleبررسی تاثیر تحریکات همزمان حس سطحی و عمقی بر روی زبردستی کودکان 7-6 ساله سندرم داون آموزش پذیرfa_IR
dc.typeTexten_US
dc.typeپژوهشيfa_IR
dc.contributor.departmentسایرfa_IR
dc.contributor.departmentدانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهرانfa_IR
dc.contributor.departmentدانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهرانfa_IR
dc.contributor.departmentدانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهرانfa_IR
dc.contributor.departmentدانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشیfa_IR
dc.citation.volume2
dc.citation.issue2
dc.citation.spage27
dc.citation.epage32


فایل‌های این مورد

فایل‌هااندازهقالبمشاهده

فایلی با این مورد مرتبط نشده است.

این مورد در مجموعه‌های زیر وجود دارد:

نمایش مختصر رکورد