نمایش مختصر رکورد

dc.contributor.authorمحمدی, مسعودfa_IR
dc.date.accessioned1399-08-21T22:55:10Zfa_IR
dc.date.accessioned2020-11-11T22:55:10Z
dc.date.available1399-08-21T22:55:10Zfa_IR
dc.date.available2020-11-11T22:55:10Z
dc.date.issued2016-04-01en_US
dc.date.issued1395-01-13fa_IR
dc.identifier.citationمحمدی, مسعود. (1395). مفهوم کسر منتسب به جمعیت (PAF) و سهم تاثیر بالقوه (PIF) در اپیدمیولوژی: نامه به سردبیر. مجله دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران, 74(1), 75-75.fa_IR
dc.identifier.issn1683-1764
dc.identifier.issn1735-7322
dc.identifier.urihttp://tumj.tums.ac.ir/article-1-7355-fa.html
dc.identifier.urihttps://iranjournals.nlai.ir/handle/123456789/489791
dc.description.abstractسردبیر محترم بیماری‌های مزمن و غیرواگیر اصلی‌ترین عوامل مرگ‌و‌میر و ناتوانی در دنیای امروز به‌شمار می‌روند. این بیماری‌ها دارای اهمیت بالایی بوده چرا که تاثیر عوامل مختلفی در آن‌ها ایجاد بیماری را ممکن می‌سازد و اساسا به‌خاطر ماهیت مزمن این بیماری‌ها یک علت مشخص نمی‌تواند ایجاد‌کننده بیماری‌های غیر‌واگیر باشد.1 همواره یک سیاستگزار با این سوال مواجه است که چه میزان از بار بیماری و یا شیوع آن قابل پیشگیری است. برای بررسی این سوال همواره اپیدمیولوژیست‌ها با مفهوم خطر قابل انتساب مواجه بوده‌اند، که دو بحث آن یعنی کسر منتسب به جمعیت (Population Attributable Fraction) و سهم تاثیر بالقوه یا تعمیم‌یافته (Potential Impact Fraction) در سال‌های اخیر بیشتر مورد توجه پژوهش‌گران در کشور قرار گرفته است. در سال 1953، Levin برای اولین‌بار مفهوم جمله کسر منتسب به جمعیت را ارایه کرد. در واقع کسر منتسب جمعیتی شاخصی است به‌منظور برآورد خطر بیماری‌زایی یک عامل ایجاد‌کننده بیماری. همان‌گونه که گفته شد، بحثی که مورد توجه سیاستگزاران سلامت است، کاهش شیوع یک عامل خطر به صفر است و در عمل دست‌یابی به شیوع صفر با مداخله‌هایی در جمعیت امکان‌پذیر نیست، بنابراین کسر منتسب به جمعیت بیان می‌کند که اگر اثر عامل علیتی مانند X در جمعیت حذف (فرض محاسبه کسر منتسب به جمعیت رساندن شیوع یک عامل خطر به صفر است) شود، چه مقدار از بار بیماری Y که عامل X یک عامل خطر اصلی در آن است در جمعیت کاهش خواهد یافت.2و3 سهم تاثیر بالقوه یا تعمیم‌یافته (PIF) در سال 1980 توسط Walter معرفی شد و در سال 1982، Morgenstern و Bursic این مفهوم را برای اندازه‌گیری جز منتسب به جمعیت گسترش  دادند که به‌طور کلی سهم تاثیر بالقوه (PIF) عبارت است از کاهش کسری از بیماری که در نتیجه تغییر در وضع کنونی عامل خطر حاصل می‌آید، بدین‌معنی که اگر بتوانیم شیوع یک عامل خطر در حال حاضر را به سطحی که می‌خواهیم (سطحی که می‌تواند مورد نظر سیاستگزار و قابل اجرا باشد و نه کاهش به شیوع صفر تنها) کاهش دهیم شاهد چه میزان کاهش و یا اجتناب از خطر در بیماری خواهیم شد که عامل خطر در آن بیماری سهیم بوده است.4و5 بنابراین می‌توان گفت تفاوت‌های تفسیر آن‌ها و جابه‌جا به‌کار بردن این مفاهیم در مجلات علمی-پژوهشی کشور و نظر داوران در حوزه این مقالات بسیار عمیق می‌باشد که به‌طور عموم مباحث را جابه‌جا به‌کار برده و این ویژگی موجب رد یک مقاله می‌گردد، بنابراین داوران محترم مجلات علمی باید نظر تخصصی بیشتری در زمینه داوری مباحث گفته‌شده داشته باشند تا تولید علم حاصل از این مقالات بسیار سودمند و راهنمای سیاستگزاران سلامت باشد.fa_IR
dc.languageفارسی
dc.language.isofa_IR
dc.publisherدانشگاه علوم پزشکی تهرانfa_IR
dc.relation.ispartofمجله دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهرانfa_IR
dc.relation.ispartofTehran University Medical Journalen_US
dc.subjectنامه به سردبیرfa_IR
dc.subjectمفهوم کسر منتسبfa_IR
dc.subjectاپیدمیولوژیfa_IR
dc.subjectسهم تاثیر بالقوهfa_IR
dc.titleمفهوم کسر منتسب به جمعیت (PAF) و سهم تاثیر بالقوه (PIF) در اپیدمیولوژی: نامه به سردبیرfa_IR
dc.typeTexten_US
dc.typeنامه به سردبیرfa_IR
dc.contributor.departmentکارشناس ارشد اپیدمیولوژی، گروه پزشکی اجتما عی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاهfa_IR
dc.citation.volume74
dc.citation.issue1
dc.citation.spage75
dc.citation.epage75


فایل‌های این مورد

فایل‌هااندازهقالبمشاهده

فایلی با این مورد مرتبط نشده است.

این مورد در مجموعه‌های زیر وجود دارد:

نمایش مختصر رکورد