نمایش مختصر رکورد

dc.contributor.authorعلی اصفهانیfa_IR
dc.contributor.authorمسعود ایروانیfa_IR
dc.contributor.authorمحسن خوش نیتfa_IR
dc.contributor.authorزهره قریشیfa_IR
dc.contributor.authorاحمد رضا شمشیریfa_IR
dc.contributor.authorزهرا مقدمfa_IR
dc.contributor.authorمحمد جهانیfa_IR
dc.contributor.authorاردشیر قوام زادهfa_IR
dc.date.accessioned1399-08-21T22:53:40Zfa_IR
dc.date.accessioned2020-11-11T22:53:41Z
dc.date.available1399-08-21T22:53:40Zfa_IR
dc.date.available2020-11-11T22:53:41Z
dc.date.issued2007-08-01en_US
dc.date.issued1386-05-10fa_IR
dc.identifier.citationعلی اصفهانی, مسعود ایروانی, محسن خوش نیت, زهره قریشی, احمد رضا شمشیری, زهرا مقدم, محمد جهانی, اردشیر قوام زاده. (1386). تغییرات تراکم استخوان بعد از پیوند مغز استخوان در 63 بیمار مبتلا به لوسمی و لنفوم. مجله دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران, 65(5), 25-32.fa_IR
dc.identifier.issn1683-1764
dc.identifier.issn1735-7322
dc.identifier.urihttp://tumj.tums.ac.ir/article-1-783-fa.html
dc.identifier.urihttps://iranjournals.nlai.ir/handle/123456789/489585
dc.description.abstractپیوند مغز استخوان (BMT) درمان بسیاری از بیماریهای بدخیم و غیر‌بدخیم است و عوارض دراز مدت آن مثل استئوپوروز باید در نظر گرفته شود. هدف از این مطالعه بررسی کاهش تراکم استخوان بعد از BMT در بیماران مبتلا به لوسمی یا لنفوم است. روش بررسی: در این مطالعه همگروهی آینده‌نگر، 63 بیمار که به‌دلیل لوسمی حاد و مزمن و لنفوم تحت پیوند مغز استخوان قرار می‌گرفتند وارد مطالعه و در پایان تعداد 28 نفر بررسی شدند. چگالی معدنی استخوان (BMD) قبل از پیوند، شش و 12 ماه پس از آن اندازه‌گیری شد. استئوکلسین و آلکالین فسفاتاز و تلوپیتید C - ترمینال کلاژن نوع  و غلظت سرمی کلسیم، فسفر، ویتامین D، PTH و هورمونهای جنسی نیز به همین ترتیب بررسی شدند. یافته‌ها: BMD در گردن فمور از 13/0 ± 01/1 گرم بر سانتی‌متر مربع در زمان پیوند به 13/0 ± 96/0 گرم بر سانتی‌متر مربع در ماه ششم رسید که با 001/0>P افت معنی‌دار داشت. سطح آلکالن فسفاتاز در ماه دوازدهم به‌طور معنی‌داری بیشتر بود (007/0P=). در خصوص استئوکلسین، اختلاف مشاهده شده در دوره‌های زمانی مختلف از نظر آماری معنی‌دار نبود (15/0=P). نوسانات افزایشی متوسط ICTP معنی‌دار شده است (04/0=P). سطح کلسیم در ماه ششم و سطح فسفر در ماه دوازدهم با 002/0=p و 04/0=p افزایش معنی‌دار داشت. سطح ویتامین D و پاراتورمون از ماه ششم تا ماه دوازدهم با 04/0P= و 01/0= P به‌طور معنی‌داری کاهش داشت. کاهش استروژن در خانم‌ها در ماه ششم از نظر آماری معنی‌دار بود (01/0=P) و در سایر شرایط، نوسانات آن از نظر آماری معنی‌دار نبود. به‌طور کلی تغییرات تستوسترون نیز در مردان از نظر آماری معنی‌دار نبود. نتیجه‌گیری: خطر تحلیل استخوان در هر دو نوع پیوند اتولوگ و آلوژن در ناحیه گردن استخوان ران بیشتر از مهره‌های کمری است و این امر، در شش ماه نخست پس از پیوند رخ می‌دهد. راهکارهای پیشگیری و درمان باید مورد توجه قرار گیرند.fa_IR
dc.languageفارسی
dc.language.isofa_IR
dc.publisherدانشگاه علوم پزشکی تهرانfa_IR
dc.relation.ispartofمجله دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهرانfa_IR
dc.relation.ispartofTehran University Medical Journalen_US
dc.subjectاستئوپوروزfa_IR
dc.subjectپیوند مغز استخوانfa_IR
dc.subjectلوسمیfa_IR
dc.subjectلنفومfa_IR
dc.titleتغییرات تراکم استخوان بعد از پیوند مغز استخوان در 63 بیمار مبتلا به لوسمی و لنفومfa_IR
dc.typeTexten_US
dc.citation.volume65
dc.citation.issue5
dc.citation.spage25
dc.citation.epage32


فایل‌های این مورد

فایل‌هااندازهقالبمشاهده

فایلی با این مورد مرتبط نشده است.

این مورد در مجموعه‌های زیر وجود دارد:

نمایش مختصر رکورد